«من جسیکا متیوز بنیانگذار و مدیر ارشد آنچارتت پاور (Uncharted Power) هستم. قبلا به همه میگفتم که من ترکیبی کامل از بیل نای (Bill Nye – مجری برنامههای علمی) و بیانسه هستم.»
جملات آغازین متیوز در گرهمایی اخیر دمو دی (Demo Day) شرکت دیزنی حاوی حقایق زیادی است؛ دمو دی محل حضور استارتآپهایی است که مرحله استفاده از سرمایهگذاری شتابدهنده دیزنی (Disney Accelerator) را کامل کردهاند.
همانند بیل نای، او از ساختن، آزمایش و اختراع لذت میبرد. زمانی که دانشجوی سال اول کالج بود، متیوز بطور مشترک ساکت (Soccket) را اختراع کرد، یک توپ فوتبال که میتوانست انرژی حرکتی ایجاد شده توسط پرتاب و ضربه به توپ را به یک منبع انرژی تجدیدپذیر و قابلحمل تبدیل کند. برای ما چنین چیزی بیشتر ممکن است شبیه یک ابزارک (gadget) سرگرمی باشد. اما برای آنهایی که در «فقر روشنایی» بدون برق یا با قطعیهای دایمی زندگی میکنند این فنآوری میتواند همه چیز را تغییر دهد. متیوز با ایجاد آنچارتت پلی (Uncharted Play) سعی کرد خط تولیدی را برای ساخت طناب ورزشی و تخته اسکیت مولد انرژی توسعه دهد.
در حالی که حرفی در مورد برنامهاش برای تعقیب حرفهای در حوزه سرگرمی نزده است، اما با این وجود اشاره به بیانسه احتمالا یادآور تفکری برای تشویق اقلیت زنان جوان برای بزرگ اندیشیدن و کشف استعدادهای نو است. شرکت او بجای تبدیل شدن به یک تولیدکننده محصولات اسباببازی و ورزشی، به دنبال ایجاد راهحلهای زیرساختی بزرگتر است تا انرژی مقرون بصرفه برای دنیای در حال توسعه را، از جنوب صحرای آفریقا گرفته تا دریای کارائیب، فراهم کند. در سال 2016، نام برند شرکت نوپای خود را به آنچارتت پاور تغییر داد و به سرمایهپذیری 7 میلیون دلاری رسید که بزرگترین تامین مالی دوره نخست (Series A) توسط یک زن بنیانگذار سیاه پوست است.
او اخیرا از سرمایهگذاری جدیدی توسط دیزنی برای مقدار نامعلومی خبر داده است. سرمایه جدید این امکان را به این شرکت میدهد که در کنار تولید محصول، راهحلهای سیستماتیک برای پرداختن به تولید، انتقال و ذخیرهسازی برق در مناطق محروم فراهم کند. در حالی که تغییر بیانیه ماموریت شرکت کار آسانی به نظر میرسید، اما با این وجود ساخت تیمی مناسب برای تحقق آن کار آسانی نبود. متیوز در مصاحبه خود در مورد درسهایی که از افزایش مقیاس استارتآپ خود گرفته، توضیح میدهد.
بزرگترین چالشی که به عنوان یک بنیانگذار و مدیرارشد زن با آن مواجه شدید چه بوده است؟
در سال اول، چالش اصلی تنها خود شما هستید. جلسات تیم تنها خود شما را نشان میدهد که به آیند نگاه میکنید. از این رو، به عنوان مدیرارشد وظیفه من تنظیم استراتژی شرکت، استراتژی تولید و استخدام است. از آنجایی که عاشق آزمایشگاه و ساختن با دستان خودم هستم، انجام آن کار آسانی نبود. اما همچنان که شرکت رشد کرد، به این نتیجه رسیدم که آزمایشگاه دیگر جای من نیست.
و زمانیکه شروع به استخدام میکنید، در واقع سعی میکنید افرادی را پیدا کنید که کار خود را بهتر از شما انجام میدهند. و این کار به خودی خود یک کار تمام وقت است. کل روز مثل چشم بهم زدن میگذرد.
لحظهای را توصیف کنید که فهمیدید شرکت شما پتانسیل کافی برای تبدیل به چیزی بیشتر از یک تولیدکننده تک محصولی را دارد؟
هدف هیچ وقت تنها تولید «ساکت» نبود. بیشتر میخواستم مشکلی را حل کنم که هر وقت خانواده خود در نیجریه را ملاقت میکردم وجود داشت. به این نتیجه رسیدم که مشکل اصلی زیرساخت است. کابلها و خطوط برای انتقال برق قابل اعتماد نبودند. با این وجود حوزه انرژی و زیرساخت مشکلات بزرگ و ترسناکی برای حل کردن هستند. یا این وجود درحالی که توپ فوتبال و ارتباط بازی و تولید برق به صورت یک راهحل باعث تقویت روابط عمومی شده بود، اما با این وجود از آنجایی که راهحلی جامع برای کل سیستم ارائه نمیکرد، کافی نبود. این سوال را از خودم پرسیدم که «آیا میتوانیم عمیقتر به مسئله نگاه کنیم؟» و آن دقیقا زمانی بود که یک ایده الهام بخش و آنی مسیر شرکت را تغییر داد. شرکت ما تولید کننده توپ فوتبال نیست و در حقیقت یک شرکت فنآوری هستیم. طبق قانون دارای حق مالکیت فکری هستیم که ما را قادر به ساخت سیستمهای تعبیهشده انرژی تجدیدپذیر میکند. در نتیجه باید روی این مسئله کار میکردیم که چگونه میتوانیم با تولیدکنندگان مختلف، دولتها، انجیاوها (NGO) و شرکتها برای رسیدن به این هدف کار کنیم.
چگونه تخصص لازم و مناسب را بدون به مخاطره انداختن نقش خود به عنوان مدیرارشد و مالک آنچارتت پاور در چشمانداز شرکت وارد کردید؟
از استخدام بیش از حد اجتناب کنید. باید به تدریج استخدام کنید. در یک برهه زمانی تعداد کل کارکنان 30 نفر بود و مقیاس شرکت کاهش یافت. با کاهش مقیاس بهرهوری افزایش یافت. بجای استخدام بیشازحد، یک هیئت مشاوره با سالها تجربه در حوزههای مرتبط انرژی تشکیل دادیم. هیئت مشاوره بصورت ساختاری عمل میکند، در نتیجه از مشاوران باتجربه بصورت یک دوره 90 روزه آزمایشی دعوت میشود و با سهام به آنها پاداش تعلق میگیرد. دلیل حضور آنها گفتگو در مورد انرژی و تصویری بزرگتر است. چنین کاری در مقایسه با استخدام یک مدیراجرایی تمام وقت تنها برای اینکه بفهمد سه ماه دیگر در حال پیگیری در آن حوزه نیستم، بسیار موثرتر عمل میکند. زمانیکه در مرحله راهاندازی (استارتآپ) هستید و هنوز برای محصول و بازار مناسب تصمیم میگیرید، نکته کلیدی داشتن یک هیئت مشاوره فعال است در حالی که تیم داخلی شما باید بصورت روزانه خود را چابک و متمرکز نگه دارد.
در حال حاضر 17 کارمند و 17 مشاور داریم. چابکی بدون شک هدف اصلی بوده که باعث موفقیت ما شده است.
چرا برای شما مهم است تا مطمئن شوید شرکت شما به یک استارتآپ معمولی در سیلیکون ولی تبدیل نمیشود؟
زمانیکه به این فکر میکنیم چگونه به اینجا رسیدهایم، دلیل آن را در داشتن یک تیم متنوع میبینم. نصف کارکنان ما زن هستند، که برای یک شرکت انرژی چیزی نادر است. در حدود 30 تا 40 درصد تیم ما سیاهپوست یا از نژاد آمریکای لاتین هستند. نکته بعدی انتقال دفتر اصلی شرکت از مرکز شهر در منهتن به هارلم است. در حال حاضر آدرس ما خیابان 125 روبروی شرکت گرانت پراجکتز (Grant Projects) است.
زمانی که در مرکز شهر بودیم، در اطراف خود هیچ گونه تنوع نژادی را احساس نمیکردیم. اگر آنچارتت پاور در یک بازار جهانی فعال است، نمیتوانیم تنوع موجود در دنیا را نادیده بگیریم – و در هارلم، افراد از نقاط گوناگون دنیا حضور دارند، از خاخامهای خیابان 96 گرفته، تا آرایشگران در خیابان 125 و معلمین در خیابان 145.
این افراد به ما یادآوری میکنند که دنیا در عین بزرگی بسیار کوچک است. چرا که همه ما نیازهای مشابهای داریم، از جمله دسترسی به انرژی پاک.
منبع : Forbes