دیو گرانان، همبنیانگذار و مدیرعامل اجرایی شرکت لایت، یکی دیگر از شرکتهای نوپای سازندهی دوربینهای سه بعدی که از آنها بهعنوان چشمان ماشینهای خودران استفاده میکنند، بهار گذشته در توکیو با رئیس سافتبانک ملاقات کرد. (راهبرد ماسایوشی این است که چند سرمایهگذاری قمارآمیز در گروههای مختلف دارد؛ بالاخره خانه پیروز خواهد شد.) گرانان در دفتر ماسایوشی مشغول توضیح نحوهی عملکرد فناوریاش بود که ماسایوشی دوربینی که بهعنوان بخشی از اثبات حرفهایش آورده بود را در دست گرفت. ماسایوشی لنز دوربین را به طرف عکسی که روی دیوار بود و چهرهی یک جنگجوی سامورایی قدیمی را نشان میداد، گرفت. سپس بدون هیچ توضیحی دوربین را به گرانان پس داد. بعد، گرانان که احساس میکرد آن عکس باید بسیار مهم باشد نگاهی به آن انداخت. عکس چهرهی ساکاموتو ریوما یک سامورایی معروف را نشان میداد که در خانوادهای دونپایه به دنیا آمد و با سرنگون ساختن شوگونسالاری دوران توکوگاوا ژاپن را به عصر مدرنیته رساند. او قهرمان دوران بچگی ماسایوشی است. ماسایوشی یکبار به یکی از مخاطبانش گفت «هر روز صبح که سر کار میآیم با دیدن این تصویر به یاد میآورم که باید تصمیمی در حد ریوما بگیرم. ریوما نقطهی شروع زندگی من است».
ماسایوشی در جزیرهی دور افتادهی کیوشو، در جنوب ژاپن، در خانوادهای فقیر بزرگ شد. خانوادهی او دههی 1960 زمانی که نژادپرستی و احساسات بیگانهستیزانه در کره اوج میزد به ژاپن مهاجرت کرد. خانوادهاش نام ماسایوشی را برای او انتخاب کردند که یک اسم ژاپنی به معنی «عدالت» است چرا که امیدوار بودند یک اسم افتخارآمیز تعصبات فرهنگی که کرهایها را بهعنوان کلاهبردار، دروغگو و دزد نشان میداد را از او دور خواهد ساخت. ماجرا آنجور که میخواستند، پیش نرفت. در مدرسه به ماسایوشی زور میگفتند.
ماسایوشی از رابطهای که با پدرش داشت قدرت میگرفت؛ پدر ماسایوشی معتقد بود بزرگی سرنوشت محتوم پسرش است. یک روز، زمانی که ماسایوشی در مدرسه ابتدایی بود به پدرش، میتسونوری، گفت میخواهد معلم شود. میتسوری، که حالا 82 سال سن دارد، به او گفت که فکرش در مورد آینده خیلی کوچک است: همانطور که زندگینامهنویس ژاپنیاش، آتسو اینوئه در زندگینامهاش با عنوان «بلند پروازی» نوشته است، پدرش به او گفت «مطمئن هستم تو یک نابغهای. فقط هنوز سرنوشتت را نمیدانی.» وقتی میتسونوری تلاش میکرد یک قهوهخانه راهبیاندازد از پسرش خواست برایش مشتری گیر بیاورد. ماسایوشی به او گفت برای جذب مشتری باید به آنها قهوه مجانی بدهد- و وقتی مشتری ثابت آنجا شدند ضررهایش را جبران کند. میتسونوری برگههایتبلیغ نوشیدنی را در خیابان توزیع کرد و به زود قهوهخانه از مشتری موج میزد.
ماسایوشی پس از دریافت مدرک اقتصاد و علوم کامپیوتر از دانشگاه برکلی به ژاپن برگشت و سال 1981 شرکت سافتبانک را راهاندازی کرد. تنها دو کارمند پارهوقت داشت و خبری از مشتری نبود اما نقشهی 50 سالهای برای شرکت داشت که از فروش نرمافزار کامپیوتری شروع میشد. وقتی به آن دوران میرویم، اصلا مهم نبود که عدهی کمی از مردم کامپیوتر داشتند و تقریبا هیچ کسبوکار نرمافزاری در کار نبود. وقتی به دو کارمندش گفت«میخواهد ظرف پنج سال، 75 میلیون دلار فروش داشته باشد» هر دو خیلی زود از شرکت بیرون رفتند.
حتی برای رونق دادن به کسبوکارش به توصیهای که زمانی به پدرش کرده بود عمل کرد: در خیابان مودمهای مجانی به مردم میداد. یکبار، ماسایوشی بزرگترین جایگاه یک نمایشگاه الکترونیک را رزرو کرد و تمام داراییش را صرف خرید کارتهای تبلیغاتی کوچک، نمایشگرها و تابلویی کرد که روی آن نوشته بود وقت انقلاب رسیده است. جایگاه او جمعیت زیادی را به خود جلب کرد اما هنوز هم خبری از فروش نبود. اما پافشاری کرد و تا اواسط دههی 1990 سافتبانک بزرگترین توزیعکنندهی نرمافزار در ژاپن شد و ماسایوشی این شرکت را در بازار ژاپن بهصورت سهامی عام درآورد.
ماسایوشی جذب رشد ناگهانی اینترنت در آن دوره شده بود و توجه ماسایوشی به آمریکا جلب شد. موفقیتهایی که در سرمایهگذاری روی یاهو و ای-ترید به دست آورد باعث شد شرکت سرمایهگذاریهای دیگری داشته باشد و تا سال 1997 روزنامهی محلی سیلیکون ولی سافتبانک را فعالترین سرمایهگذار اینترنت نامید. یکی از سرمایهگذارهای خطرپذیر شرکت بعدها به فوربس گفت «راهبرد بینظیر ما این است که اول توجه افراد را جلب کنیم، بعد پولشان را به دست بیاوریم و بعد ذرهای از هر کاری که انجام میدهند به دست آوریم. ژانویهی سال 2000 دو ماه قبل از به اوج رسیدن حباب دات کام، ماسایوشی مدعی شد که از طریق بیش از 100 سرمایهگذاری بیش از %7 ارزش ثبت شدهی شرکتهای اینترنتی را در اختیار دارد. همانطور که خود ماسایوشی این داستان را تعریف کرده است در برههای ارزش خالص داراییهایش هفتهای ده میلیارد دلار افزایش مییافت؛ به مدت 3 روز ثروتمندتر از بیل گیتس بود. اما وقتی سرمایهگذارها معاملههای بیامان ماسایوشی و به ویژه تصمیمهایی که در مورد به ژاپن بردن بورس نزدک از طریق یک سرمایهگذاری مشترک داشت را زیر سوال بردند، ارزش سهام سافتبانک اندکی کاهش یافت. رقبا و سرمایهگذاران بدبین معتقد بودند ماسایوشی از این اقدامات به ترتیب برای تامیناعتبار سرمایهگذاریهای سافتبانک و عمومی ساختن آن استفاده خواهد کرد. بعد آوریل سال 2000 بازارهای آمریکا سقوط کردند و سهام شرکتهای مطرح سافتبانک مثل Buy.com، Webvan و حتی یاهو کاهش یافت. ماسایوشی که یک فرد معتقد راستین بود تنها سرعت سرمایهگذاریهایش را در مواجهه با فاجعهی حباب دات کام افزایش داد. طبق گزارش مجلهی والاستریت سافتبانک تا ماه می سال 2001 روی بیش از 600 شرکت اینترنتی سرمایهگذاری کرده بود. با این حساب، او ظرف 14 ماه حضورش را سه برابر ساخته بود. طی همان دوره سهام سافتبانک %90 سقوط کرد و ماسایوشی 70 میلیارد دلار از داراییهای خالصش را از دست داد.
میشل رونن که بیش از 20 سال است که با ماسایوشی همکاری میکند و این کار را نخست بهعنوان یک بانکدار در گلدمن ساکس و اکنون بهعنوان یکی از شرکای ویژن فاند انجام میدهد، میگوید «هر کس تجربههای ماسایوشی را در زندگیاش میداشت دودل میشد». اما به قول دوستان، ماسایوشی تا تهش میرود. رونن میگوید «هیچوقت کسی به شجاعت او را نخواهید یافت».
حتی وقتی امپراطوری ماسایوشی رو به افول بود، 20 میلیون دلار صرف خرید %34 از سهام یک سایت تجاری چینی با آیندهی مبهمی که یک معلمی پیشین ادارهاش میکرد، میکند. 14 سال بعد، وقتی سهام آن شرکت بهصورت عمومی درآمد، آن سهم 50 میلیارد دلار میارزید.
همین نوامبر گذشته ماسایوشی درحالیکه داشت نتایج دومین فصل سال سافتبانک را ارائه میداد خطاب به سرمایهگذاران و تحلیلگران گفت «20 سال پیش اینترنت اختراع شد و حالا هوش مصنوعی دارد با تمام قوا شروع به کار میکند». درحالیکه در توکیو روی صحنه رفته بود اعداد و ارقامی را نشان داد که ادعایش را تائید میکردند. پشت سر او اسلایدی از دههها شرکت در سبد سرمایهگذاری ویژن فاند قرار داشت که حالا خیلی از آنها بیش از یک میلیارد ارزش داشتند (و این ارزش تا حدی به خاطر دستودلبازی سافتبانک بود). بازگشت سرمایهی ویژن فاند- پسازآنکه در ماه می 2018 سهامش در شرکت هندی تجارت الکترونیک فلیپکارت را به والمارت فروخت- سود عملیاتی سافتبانک را تا %62 افزایش داد.
ماسایوشی و همکارانش این راهبرد را با استفاده از اصطلاح ژاپنی «gun-senryaku» که میتواند به معنی پرواز دستهای از پرندهها در یک قالب منظم باشد. (ماسایوشی از سرمایهگذاریهایش بهعنوان مجموعهای از اعداد یاد میکند). روی هم رفته، این شرکتها با سرعت و قدرت بیشتری از هر شرکت جداگانه حرکت میکنند. آنهایی که داخل شرکت هستند میگویند این سرعت حتی بسیار سریعتر از آن چیزی است که شاید یک نفر از بیرون متوجه شود. طی تابستان، ماسایوشی از کلاوره، مدیر ارشد عملیات شرکتش، خواست تا گروه داخلی جدید ایجاد کند تا خود را وقف «ارزشآفرینی» کند. هدف از این کار کمک به کارآفرینهای ویژن قاند است تا به منابع و مشارکتهای سافتبانک که در کل دنیا گسترده شدهاند، دست یابی داشته باشند. کلائوره در حال حاضر 100 کارمند دارد که در تیمش، که به لحاظ فنی به آن گروه عملیاتی سافتبانک میگویند، فعالیت میکنند و انتظار دارد تا سال آینده این تعداد را به 250 نفر برساند.
یکی از مولفههای کلیدی این ارزشآفرینی نتیجه متصل ساختن شرکتها برای کمک به پیشرفت همدیگر است. ماسایوشی مهمانی شام میدهد و رویدادهایی را برگذالر میکند تا افراد را دور هم جمع کند و به آنها پیشنهاد میدهد از خدمات یکدیگر استفاده کنند (این راهبردی است که او دههی 1990 به کار گرفت). بهعنوانمثال شرکتهای کامپس و اوبر مکانهایی را برای شرکت ویورک اجاره میکنند. مپباکس، که یک سیستم مسیریابی مجهز به هوش مصنوعی است، پاییز گذشته قراردادی با اوبر به امضا رساند. نائئوتو ملاقاتهایی با مدیران اجرایی شرکت جیام کروز، یک شرکت مستقل سازندهی نرمافزارهای کامپوتری که سافتبانک 25/2 میلیارد دلارش رویش سرمایهگذاری کرده است. مقدمههای ماسایوشی باعث میشود کارآفرینها احساس کنند پیوند نزدیکتری با یک هدف بزرگتر دارند. استفن هم، مدیرعامل شرکت نائوتو، میگوید: «مفهوم خانواده واقعا مؤثر بوده است. سطحی از اعتماد بینمان وجود دارد که احساس میکنیم همگی در راستای تحقق این چشمانداز گام برمیداریم.»
یکی از شبهای پاییز گذشته، ماسایوشی یک مهمانی شام برای تیم سرمایهگذاری ارشدش ترتیب داد. آنها که دور میز شام جمع شده بودند در مورد آیندهی شرکت بحث میکردند. ماسایوشی در مورد شرکتهایی که به تازگی در آسیا به دیدارشان رفته بود و در حال پیدا کردن روشهای جدیدی برای استفاده از هوش مصنوعی در کسبوکارهایشان بودند، حرف میزد. در این مورد که چرا معتقد است هوش مصنوعی میتواند در صنایع مختلف به کار گرفته شود، توضیح داد و گفتوگوی جالبی در مورد فرصتهای جدید راهانداخت که دیگران سر میز شام نظارهگرش شدند. احساس میکردند شتاب بسیار زیادی برای پیشرفت وجود دارد. میتوانستند جای دیگری هم بروند؟
بااینحال، گاهی وقتها دنیا یک مسیر انحرافی دور از انتظار را نشان میدهد. درست موقع شام بود که این خبر فوری به دستشان رسید که ماموران عملیاتی که به طور مستقیم برای بزرگترین سرمایهگذاری سافتبانک، دولت عربستان سعودی، کار میکنند جمال خاشقچی، یک خبرنگار سعودی و شهروند امریکا، را به قتل رساندهاند. تقریبا همان لحظه ماسایوشی درگیر یک طوفان ژئوپلیتیکی شد. سهام سافتبانک به شدت افت کرد چرا که سرمایهگذارها از رابطهی بسیار نزدیک محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان که بنابر گزارش سازمان سیا به طور مستقیم دستور قتل خاشقچی را صادر کرده بود، با این شرکت آزرده خاطر شده بودند. همین یک ماه پیش زمانی که محمد بن سلمان متعهد شد 45 میلیارد دیگر هم برای ایجاد صندوق سرمایهگذاری دوم بپردازد به روزنامه بلومبرگ گفت بدون حمایتهای مالی عربستان «چیزی به اسم ویژن فاند وجود نخواهد داشت.»
با روشن شدن جزئیات مخوف این قتل فشارها بر ماسایوشی هم شدت یافت. یکی از سرمایهگذاران مطرح سلیکون ولی یک هفته پس از آن قتل به من گفت «هر مدیرعاملی که الان پولی از سافتبانک دریافت کند خودش را در معرض خطر اعتصاب کارکنان قرار خواهد داد. هیچکس دوست ندارد رابطهای با آن پول خونین داشته باشد.» برخی از شرکتهای تحت حمایت سافتبانک سعی کردند تا نزد افکار عمومی بین خودشان و عربستان سعودی فاصله بیاندازند (رفکین، مدیرعامل کامپس، بیانیهای صادر کرد «مرگ جمال خاشچقی بیشازحد آزاردهنده است چرا که آزادی و امنیت مطبوعات موضوعی است که اهمیت غیرقابلتصوری نزد من دارد.») خسروشاهی، مدیرعامل اوبر، و سیگرس، مدیرعامل آرم، از همایش سرمایهگذاری که ماه اکتبر در ریاض برگذار شد، بیرون آمدند. ماسایوشی نیز همین کار را کرد اما یکی دیگر از شرکای ویژن فاند در آن همایش شرکت کرد- و ماسایوشی همان هفته در ریاض دیدار خصوصی با بنسلمان داشت. حرفهایی که در آن جلسه زده شد نامشخص است اما مطمئنا بنسلمان دوباره به ماسایوشی اطمینان داده است. ماه نوامبر ماسایوشی اعلام کرد که قصد دارد از محل سرمایهگذاریهای عربستان 2/1 میلیارد دلار صرف شبکهی خورشیدی خواهد کرد. ماسایوشی در بیانیهای اعلام کرد «این حادثه هرچقدر هم که وحشتناک باشد نمیتوانیم به مردم عربستان پشت کنیم چرا که داریم سعی میکنیم در تلاشهای مستمرشان برای دستیابی به اصطلاحات و مدرن کردن جامعهشان در کنارشان باشیم». کرن ای یانگ، یکی از صاحبنظران موسسهی امریکن اینترپرایز، با اشاره به این نکته که هرکسی که میخواهد در خاورمیانه فعالیت کند نمیتواند از عربستان چشمپوشی کند، گفت «به نظر میرسد MBS در حال پشت سر گذاشتن این مناقشه است. ماسایوشی یک تاجر است. نمیخواهد چشمش را روی 45 میلیارد دلار ببندد».
دوستانش میگویند شبکهی جهانی که ماسایوشی طی چهار دهه فعالیتش به وجود آورده به اندازه صندوق جنگش برای او گسترده و مهم است. این شبکه شامل رهبران تجاری مثل بیل گیتس، وارن بافت، جک مت و رهبران سیاسی جهانی همچون شین جین پینگ، رئیس جمهور چین- نارندا مودی- نخستوزیر هند- و دونالد ترامپ میشود. یکی از افراد نزدیک به ماسایوشی میگوید: «باید یادتان باشد در این مسیر چه کسی کمکتان کرده است و حس وفاداری که باید در مواقع خوشی و تنگی نسبت به شرکایتان داشته باشید به خاطرتان بماند».
ماسایوشی سعی میکند مطمئن شود ویژن فاند، با و بدون سرمایهگذاری عربستان، باقی خواهد ماند: پاییز قبلی سافتبانک حدود 13 میلیارد دلار از بانکها وام گرفته است که بهعنوانمثال میتوان به گلدمن ساکس، گروه مالی میزوهو، گروه مالی سومیتو میتسویی و دویچه بانک اشاره کرد. همچنین ماسایوشی نشان داده است که ویژن فاند آغوش بازی برای کسبوکارها دارد و و تعداد زیادی از معاملههای جدیدی را اعلام کرده است که بهعنوانمثال میتوان به 1/1 میلیارد دلار برای شرکت ویو (سازندهی پنجرههای «هوشمند»)، 375 میلیون دلار برای شرکت زوم (سازندهی رباتهای آشپز) و سرمایهگذاری روی بایتدنس و نرمافزارهای تصویری و خبری مجهز به هوش مصنوعی آن اشاره کرد. رجیو میسرا ماه دسامبر به من گفت «این تازه شروع کار است». ویژن فاند قصد دارد تا ظرف چند ماه آیند از دههها شرکت نوپای مجهز به هوش مصنوعی حمایت کند و صنوق سرمایهگذاریش را دو برابر کند یعنی از 70 شرکت به 120 شرکت برساند.
در حال حاضر هیچکسی روی این سیاره وجود ندارد که برای تأثیر گذاشتن بر موج بعدی فناوری موقعیتش از ماسایوشی بهتر باشد. نه جف بزوس، نه مارک زاکربرگ و نه الون ماسک. شاید پولش را داشته باشند اما از ترکیب بلندپروازی، تخیل و اعصاب ماسایوشی برخوردار نیستند. شبکهی شرکتهای درون ویژن فاند در صورت موفقیت بخشهای بسیار مهمی از اقتصاد را دوباره شکل خواهند داد: بازار املاک و مستغلاتی به ارزش 228 تریلیون دلار؛ بازار حملونقلی به ارزش 9/5 تریلیون دلار و بازار خردهفروشی به ارزش 25 تریلیون دلار. نمیتوانیم خدمات و فناوریهای تحت حمایتهای مالی ویژن فاند را مثل کامپیوترها و گوشیهای هوشمند خاموش کنیم. درنهایت، ذهنیت و تصورات خاص خودشان را خواهند داشت.
البته ماسایوشی یک نیروی توقفناپذیر نیست. هر عاملی- رکودهای اقتصادی، بحرانهای ژئوپلیتیک، قانونگذاران دولتی- میتوانند بهترین طرحهایش را نقش بر آب کنند. همیشه احتمال سرمایهگذاری روی شرکتهای اشتباه وجود دارد. بااینحال، ماسایوشی وقت شک کردن ندارد. هنگام افتتاح ویژن فاند گفت «مواقع خوب و بد وجود دارند اما سافتبانک همیشه آنجا است».