به نقل از کتاب هنر تامین سرمایه برای استارتاپها به بررسی مهمترین واژه های استارتاپی می پردازیم که ممکن است هر جایی و در هر رویدادی آنها را بشنوید
سرمایهگذار فرشته (Angel investor): سرمایهگذاری است که سرمایهی یک یا چند شرکت نوپا را فراهم میکند. بر خلاف یک شریک، سرمایهگذار فرشته بهندرت در مدیریت شرکت دخالت دارد (اغلب این سرمایهگذاران جزو دوستان و اعضای خانواده هستند که برای کمک به کارآفرین و تحمل یک دورهی سخت، منابع مالی مورد نیاز را به شرکت تزریق میکنند.)
سیاستهای ضد رقیق شدن سهام (antidilution protection): بندی در قرارداد که به موجب آن قیمت سهام برخی از سرمایهگذاران هنگام خرید سهام شرکت توسط دیگر افراد کاهش نمییابد. این بند معمولا هنگامی به کار میرود که سهام یک شرکت با قیمتی کمتر از قیمت آغازین خریدار شده توسط سرمایهگذاران کنونی، بهفروش میرسد.
هیئت مشاوران (board of advisors): گروهی که به مدیریت شرکت مشاوره ارائه میدهند. این ارتباط غیررسمیست و از لحاظ قانونی تعهدآور نمیباشد، اما توصیهها و مشاورههای این افراد میتواند از لحاظ استراتژیک و خطمشی بسیار ارزشمند باشد.
هیئت مدیره (board of directors): گروهی از افراد که به منظور ارزیابی و نظارت بر فعالیتهای شرکت منصوب شدهاند. این گروه یک هیئت رسمی هستند و از همین رو اجرای دستورها و احکام صادره از سوی آنها الزامیست.
برنامهی کسبوکار (Business Plan): یک ساختار قاعدهمند از فعالیتها و نحوهی انجام آنها. در این برنامه تمامی هزینههای مورد نیاز برای دستیابی به اهداف اصلی در چارچوب زمانی تعیین شده، به وضوح و روشنی بیان شدهاند.
اوراق قرضه (Bonds): شکلی از سرمایهگذاری مبتنی بر بدهی است. در این شکل، سرمایهگذار درقبال اعطای وام به یک شرکت، ضمانت نامه و وجه التزامی به همان مقدار از او دریافت میکند. این ضمانت نامه پس از سررسید تعیین شده همراه با سود زمان مشارکت، قابل تبدیل به وجه نقد میباشد. به این ترتیب مالکان اوراق قرضه جزو طلبکاران شرکت هستند نه سهامداران آن، و هیچ نقشی در تعیین استراتژیهای شرکت ندارند.
جدول سرمایه (Cap table): جدول سرمایه، جدولی است که تعداد سهام و نحوهی مالکیت افراد و گروهها در آن مشخص شده است. در این جدول درصد مالکیت سهام، پیش و پس از دوره سرمایهگذاری و نیز هر نوع رقیق شدگی سهام و ارزش کنونی هر سهم نشان داده میشود.
مدیرعامل (CEO): مدیرعامل مسئول تصمیمات مدیریتی و نیز مسئول کل شرکت است، مگر آنکه اعضای هیئت مدیره او را از کار برکنار کنند.
سهام عادی (Common stock): این سهام نمایانگر مالکیت شرکت هستند. این سهام به مالکان اجازه میدهند تا در تنظیم خط مشیها و انتصاب مدیران حق رأی داشته باشند. درصورت ادغام یا فروش شرکت، مالکان سهام عادی تنها پس از پرداخت سهم دارندگان اوراق قرضه و سهامداران ممتاز میتوانند به پول خود برسند.
زمان خاتمهی فعالیتها (Completion schedule): یک چارچوب زمانی برای تکمیل و پایان فعالیتهای اجرایی و رویهای و امضای قرارداد نهایی تأمین سرمایه است.
ساختار تشکیلاتی شرکت (Corporate structure): این ساختار نمایانگر شرح وظایف و نقش هر بخش در دستیابی به اهداف و چشمانداز کلی سازمان است.
جمع سپاری (Crowdsourcing): روشی خلاقانه و بدون خطر برای تأمین سرمایه از سوی اشویژه و شرکتهای ثالثی که سرمایهگذاران شایستهای را به استارتاپها معرفی میکنند مثل «وانوست».
سهام (Equity): اوراق بهادار یا سهام سرمایه که نمایانگر میزان مالکیت یک شرکت است.
پیشبینی مالی (financial forecast): یک پیشبینی از میزان رشد و درآمد شرکت در زمانی مشخص براساس مقایسه با دیگر کسبوکارهای موجود و تحقیق در بازار.
عرضهی عمومی سهام (IPO): که آن را عرضه آغازین سهام نیز مینامند. نخستین سهام عرضه شده توسط شرکت در بازار عمومی سهام است. این نوع سهام با ثبت در بازار بورس و اوراق بهادار؛ توسط عامهی مردم با قیمت توافق شده قابل خرید و فروش هستند. قیمت این سهام بهصورت روزانه و براساس ارزش بازار تعیین میشود.
اولویت تسویه حساب (Liquidation preference): بندی در قرارداد است که تصریح میکند درصورت تلفیق یا فروش شرکت، کدام سرمایهگذاران در دریافت پول خود ارجحیت دارند. گاهی این سرمایهگذاران حتی نسبت به مؤسسان شرکت نیز اولویت دارند. این بند، یک مادهی قانونی رایج است که سرمایهگذاران خطرپذیر از آن برای جبران خطرات ناشی از سرمایهگذاری استفاده میکنند.
تحقیق بازار (Market research): روشی برای تعیین مصرف کنندگان جامعهی هدف. یک استارتاپ با استفاده از تحقیق در بازار میتواند با تغییر و تعدیل روش خود، جذابیت بیشتری برای جامعهی هدف داشته باشد.
ارزش بازار (Market value): مبلغی که یک سرمایهگذار یا مصرف کننده براساس ارزش واقعی یک شرکت، محصول یا خدمات حاضر است برای آن بپردازد.
برون سپاری (outsourcing): استخدام فرد یا شرکتی که به جای شما یا کارکنانتان انجام و اتمام فعالیتها را برعهده بگیرد. این کار، یک عمل رایج است و به منظور کاهش هزینههای بالاسری و اطمینان از حفظ کیفیت کار بدون استفاده از کارکنان تمام وقت، به کار گرفته میشود.
سهام ممتاز (preferred stock): نوعی از سهام که نسبت به سهام عادی ارجحیت دارد. دارندگان سهام ممتاز، سهم بیشتری در داراییها و درآمدهای شرکت دارند که اغلب هنگام تقسیم سود سهام در اولویت قرار میگیرند. به بیان دیگر، مالکان سهام پیش از دیگران سود سهام را دریافت میکنند. این سودها میتوانند بهصورت ماهانه یا سه ماهه باشند و از لحاظ افزایش قیمت با اوراق مبتنی بر بدهی یکسان هستند. ولی مالکان سهام ممتاز معمولا حق رأی ندارند.
مشتری احتمالی (Prospect): یافتن هر مشتری یا سرمایهگذاری که با جامعه هدف مطابقت دارد. فردی که احتمال سرمایهگذاری او بیشتر است که سرمایهگذار بالقوه نیز نامیده میشود.
سرمایهی گام کشت ایده (Seed funding): الگویی از تأمین سرمایه که منابع مالی مورد نیاز گام کشت ایده و فعالیت یک دوره زمانی کوتاه را تأمین میکند. درصورت موفقیتآمیز بودن این دوره، سرمایهی دورههای بعدی نیز شاید تأمین شود.
دورههای سرمایهگذاری (series investment): یک نام قراردادی برای دورههای سرمایهگذاری (نخستین دوره، دورههای میانی و غیره). هر دوره میتواند نقش متفاوتی ایفا کند. دورههای آغازین بیشتر به تأسیس و تثبیت شرکت تمرکز دارند در حالیکه دورههای بعدی به توسعهی کسبوکار، برندسازی، تولید محصول و خدمات اختصاص دارند.
بستر شبکههای اجتماعی (social media platform): هر نوع وبسایت یا برنامهی کاربردی که به کاربران امکان ارتباط با یکدیگر و تبادل نظر میدهد. یک بستر بازاریابی مهم برای شرکتها و روشی خارقالعاده برای ارتباط با سرمایهگذاران.
بنیانگذار استارتاپ (startup founder): که کارآفرین نیز نامیده میشود، هر فردی که شرکت تجاری و نوپا را تأسیس کند.
جامعهی هدف (target demographics): گروهی از مصرف کنندگان و مشتریان که کارآفرین قصد دارد کالا یا خدمات خود را به آنها بفروشد. این گروه میتواند شامل افرادی با محدودهی سنی مشخص یا در محدودهی جغرافیایی ویژهای باشد.
سرمایهگذاران خطرپذیر (venture capitalist): سرمایهگذاری که به منظور کمک به رشد کسبوکارها و درآمدزایی آنها سرمایهی مورد نیاز شرکتهای کوچک و استارتاپها را تأمین میکند. در برخی موارد، این نوع سرمایهگذاری میتواند از طریق صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر انجام شود، که تعداد بیشماری از سرمایهگذاران خطرپذیر با عضویت در آنها پولشان را روی هم میگذارند تا احتمال خطر را به کمینه برسانند.