وقتی مدیرعامل تلگرام اعلام کرد تا سه ماه آینده تلگرام را روی بلاکچین پیاده خواهد کرد که امکان فیلتر شدن آن به حداقل برسد، موضوع کاملاً تخصصی زنجیره بلوکی تبدیل به یک موضوع عام شد و ذهن تمام خانوادهها را به خود مشغول کرد؛ موضوعی که هنوز برای خیلی از کارشناسان این حوزه چندان روشن نیست فراگیر شد و حال همه منتظر پیاده شدن این فناوری در بخشهای مختلف هستند. مخصوصاً سرویسهایی که امکان فیلتر شدنشان بسیار است.
پس از همین اظهار نظر بود که در همایش بانکداری الکترونیک و نظامهای پرداخت تقریباً تمام سخنرانان دولتی و خصوصی به موضوع بلاکچین اشاره کردند و به تدریج آن را به رسمیت شناختند. پیش از آن نیز هرچند این موضوع در بخشهایی از کشور مطرح شده بود اما به دلیل سفتهبازیای که روی ارزهای رمزنگاریشده صورت میگرفت دولت سعی میکرد مردم را از کاربرد آن دور کند. گرچه این اخطارها چندان مورد توجه مردم عادی قرار نگرفت.
اگر از موضوع ارزهای رمزنگاری (cryptocurrency) بگذریم که هنوز استفاده از آن در کشور با اما و اگرهای بسیاری همراه است، فناوریای که این ارزها بر پایه آن تعریف شدهاند میتواند تحول عظیمی در بخشهای مختلف کشور به وجود آورد، تغییراتی که این روزها عنوان اینترنت آینده را یدک میکشد. تغییراتی که وقتی از سوی شیفتگان این فناوری تعریف میشود مدینه فاضلهای را تصویر میکند که در آن محیط همگان با یکدیگر برابرند و حق دسترسی به اطلاعات دارند و اجازه تغییر روی هر کدام از آنها با توافق همه صورت میگیرد. بلاکچین سرزمینی را به تصویر میکشد که مدیریت آن دست گروه خاصی نیست بلکه همه در مدیریت آن با یکدیگر همکاری میکنند.
چرا شکل گرفت؟
اگر از کارشناسان این حوزه بپرسید بلاکچین برای چه به وجود آمد، همه با هم یکصدا میگویند برای حذف واسطهها. واسطههایی که عامل اعتمادسازی بین افراد مختلف هستند. زنجیره بلوکی یک رویکرد جدید و معماری کامپیوتری یا مدل فکری جدیدی بود که توانست راهکار توزیعشدهای از اعتماد خلق کند. در اصل تمام اعضایی که تاکنون برای اعتماد به یکدیگر باید به یک نهاد مرکزی رجوع میکردند حال میتوانند دور یک میز بنشینند و با پروتکلی به نام بلاکچین با هم صحبت کنند و بر اساس قواعدی که داخل آن است تصمیم میگیرند اگر تراکنشی رخ داد و رویدادی منتشر شد، با چه مکانیسمی آن را بپذیرند.
این درست همان تصویر مدینه فاضلهای است که تاکنون برای ما تصویر شده است: همه با هم روی موضوعی خاص به توافق برسیم و بر سر پذیرش آن به تفاهم برسیم و دیگر برای تایید آن نیاز به نهاد بالادستی نباشد. وزن تمام تصمیمگیران و فعالان بازار در این حالت برابر است. اما این سوال پیش میآید که آیا امکان پیاده کردن این فناوری وجود دارد و همان قدر که روی کاغذ قشنگ به نظر میرسد قابلیت اجرایی دارد یا خیر؟ آیا میتوان آن را در بخشهای مختلف اقتصادی کشور پیاده کرد؟
از همین روست که در شرایط فعلی بخشهای خصوصی در بسیاری از کشورهای دنیا سراغ این فناوری رفتهاند. این در حالی است که هنوز بخش خصوصی کشور ما سراغ این فناوری نرفته و در زیرمجموعه خود آن را اجرا نکرده و منتظر است تا دولت به این سمت حرکت کند. سعید خوشبخت، مدیر توسعه و نوآوری شرکت آریاتک، درباره اینکه چرا بخش خصوصی اقدام به اجرا کردن بلاکچین برای فعالیتهای خود نکرده است گفت: «توجه داشته باشید راهکار بلاکچین برای شرکتهای بزرگ است. ۸۰ درصد اقتصاد ایران دولتی است و بخش خصوصی نیز شرکتهای کوچک هستند که تقریباً توجیهی برای پیاده کردن بلاکچین در زیرمجموعه خود ندارند. در اصل در این موضوع نیز همه چیز به دولت ختم میشود.»