رستورانهای هاپ جَکس بواسطه آبجوها، بِرگِرها و حس محلهمانند خود شهرت منطقهای دارند. این شرکت 12 رستوران فعال و سه رستوران در دست ساخت دارد که بیشتر آنها در نزدیکی سیاتل و تاکوما در ایالت واشنگتن واقع شدهاند. این شرکت 800 نفر را در استخدام خود دارد و فروش سالانه آن بیش از 30 میلیون دلار است. این نوع غذاخوریهای بیتکلف ساخته یک کارآفرین بی تجربه است که در دهه 50 عمر خود بیکار بود.
مارک اِگِن، 62 ساله، بیشتر عمر خود را صرف کار کردن برای رستوران زنجیرهای رِد رابین کرد، جایی که او دو چیز را آموخت: چگونه یک رستوران را اداره کند و چگونه رستورانها را توسعه دهد. اگر شرکت از او درخواست نمیکرد از سیاتل به دِنوِر نقل مکان کند، اِگِن احتمالا تا آخر عمر خود در رستوران رد رابین میماند. در حالی که به واسطه فرزندانش که در دبیرستان تحصیل میکردند مایل به نقل مکان نبود، اِگِن به استخدام شرکت دیگری درآمد، اما از آنجا نیز اخراج شد.
پس از آن اِگِن حق امتیاز یک برند خاص پیتزا را خریداری کرد و برای سه سال آن را اداره کرد. اما او خود یک آشپز صاحب سبک بود و نمیتوانست مطابق دستورالعملهای دیگران آشپزی کند. او میگوید : «در آن سن و با آن سطح از تجربیات، من دوست نداشتم که دیگران به من بگویند که چکار کنم». « بنابراین هشت سال پیش، وقتی 54 سال داشتم، من به خانه آمدم و گفتم ٬عزیزم، من الان آنقدر پول دارم که میتوانم رستوران خودم رو باز کنم.٬»
پس از بازخرید و بازگرداندن رستوران پیتزا به شرکت آن، اِگِن 100000 دلار برای سرمایهگذاری جدید خود داشت. او همچنین از بانک تقاضای یک وام 500000 دلاری کرد. اِگِن می گوید: « آنها گفتند ٬ بله، اگر خانه خود را وثیقه بگزاری.٬» « من میدانستم که این یک ریسک است، اما می خواستم این کار را انجام دهم. اگر موفق نمیشدم، باید مدت زمان بیشتری کار میکردم. اما من از کار کردن لذت میبرم.»
دستیابی به یک ایده برای او آسان بود، اِگِن بارها و برگرفروشیها را قبلا میشناخت. با توجه به سابقهای که او در اداره رستوران رد رابین در ابتدای دوران کاری خود داشت، او معتقد بود که رستورانهایی که شخصیت و نوع رهبری مدیریت خود را منعکس میکنند نسبت به رستورانهایی که به صورت شرکتی اداره میشوند، با مردم بهتر رفتار میکنند ، و در نتیجه بهتر عمل میکنند.
تا آن لحظه او هرگز قصد نداشت که رستوران هاپ جَکس را در بیشتر از یکی دو شعبه گسترش دهد. پس از آن، در سال 2011، اِگِن نزد پسرش رفت که در آن زمان در دانشگاه تحصیل میکرد تا معلم شود و برای تعطیلات به خانه آمده بود. اِگِن میگوید: «او، همانند پدرش، در رستورانها بزرگ شده بود.» « من به او گفتم ٬ اگر میخواهی برای شرکت کار کنی، من گسترش آن را ادامه میدهم.٬ او گفت ٬خیلی دوست دارم این کار را بکنم.٬ و به این ترتیب ما شروع به گسترش شرکت کردیم.»
امروزه پسر اِگِن مدیر کل پنج رستوران هاپ جَکس است و اِگِن در حال آموزش چگونگی توسعه یک کسب و کار به اوست. در اکتبر داماد اِگِن هم به عنوان یک مدیر ارشد مالی (CFO) به مجموعه اضافه شد. او یک همکار قدیمی با 25 سال سابقه اداری است.
اِگِن همه چیز را ساده و کم خرج اداره میکند، و این چیز دیگری است که او در طول تجربه کاری خود در شرکت قبلی آموخته است. او میگوید « من میتوانستم یک دفتر بزرگ و مجلل با یک چشمانداز خوب داشته باشم»« اکنون دفتر شرکت من یک اتاقک 32 متری است که معمولا در هر رستورانی که تیم رهبری ما حضور داشته باشد قرار میگیرد.»
اگن 30 تا 40 ساعت در هفته کار میکند، تقریبا نصف زمانی که در رد رابین کار میکرد. بخشی از این به دلیل تغییر نوع رهبری او با توجه به سنش است. او میگوید« وقتی جوانتر بودم، من یک مدیر به سبک دستور و کنترل بودم.» « اکنون مدیریت من بیشتر بر اساس اعتماد، تعیین نماینده، راهبری کردن و آموزش دادن است.»
با توجه به وقتهای آزادی که پیدا کردهاند، اگن و همسرش خود را متعهد کردهاند که سالی دو سفر بزرگ انجام دهند. او هنوز هر روز صبح 30 دقیقه در باشگاه ورزش میکند، کاری که در طول 30 سال گذشته انجام داده است. او می گوید « اکنون ورزش شدید و سخت انجام نمیدهم.» « به جای آنکه شش و نیم دقیقه بدوم، 10 دقیقه پیادهروی میکنم.» او اخیرا مبتلا به سرطان پرستات شده بود و به خوبی بر آن غلبه کرد.
اگن میگوید « مردم از من میپرسند که چرا این کار را قبلا انجام ندادی؟ » « من قبلا پیش زمینه لازم برای آن را نداشتم. من در دهه سوم از زندگی خود نمی توانستم این کار را آنچنان که الان انجام دادهام پیش ببرم.»
با توجه به ورود دیگر اعضای خانواده به کار، اگن قصد دارد تا 5 سال آینده بازنشست شود، و تا آن زمان او تمام تجربیاتی که در طول دههها عمر کاری خود در این صنعت آموخته به دیگران منتقل خواهد کرد. او میگوید « تنها چیزی که بعد از این کار انجام خواهم داد، چیدن چمن زمین گلف بصورت پاره وقت است.»