بسیاری از کارآفرینان تعریف کاملا اشتباهی از رقابت دارند؛ اولین گام در شکست یک کسب وکار نوپا

گام‌های ضروری بیشماری برای شروع یک سرمایه‌گذاری وجود دارد. بعضی از آن‌ها لذت‌بخش هستند. اما بعض دیگر، مانند یک تحلیل رقابتی و ایجاد یک مدل مالی مناسب لذت‌بخش نیستند.

بسیاری از ما دوست داریم این مراحل را انجام نداده و از آنها گذر کنیم، زیرا برنامه ریزی برای یک مهمانی ناهار بسیار مفرح‌تر از انجام این مراحل است. با این حال، در اغلب اوقات، این گام‌های اولیه همان چیزهایی هستند که برنده‌ها را از بازنده‌ها متمایز می‌کنند. بدون آگاهی از چشم‌انداز کسب و کارتان، شانس شما  برای ساختن یک محصول واقعا متمایز تقریبا برابر با هیچ است.

موارد بسیار زیادی بوده است که یک کارآفرین با یک ایده به من مراجعه کرده، تصمیم به راه‌اندازی کسب و کار خود کرده، پول و منابع خود را خرج کرده، و بدون آنکه حتی رقبای خود را بشناسد کارش را شروع کرده است. فراوانی این موارد آنقدر زیاد بوده است که اگر قرار بود به ازای هریک از آنها یک سکه 10 سنتی کنار بگذارم، اکنون آنچنان ثروتمند بودم که می‌توانستم به تنهایی سرمایه همه آن ها را تأمین کنم.

بدترین قسمت آن ‌است که وقتی از آنها می‌پرسم «رقبای شما چه کسانی هستند؟»، نه نفر از ده نفر آن‌ها جواب می‌دهند که «ما هیچ رقیبی نداریم».

من به تک تک افرادی که به من می‌گویند که هیچ رقیبی ندارند توصیه می‌کنم که به مرحله برنامه‌ریزی برگردند و یک ماه را صرف انجام تحلیل رقابتی کنند. اگر فکر می‌کنید که شما هیچ رقیبی ندارید، یا کاملا در اشتباه هستید و یا آنکه برای محصولی که شما می‌سازید مطلقا هیچ بازاری وجود ندارد.

در هر دو حالت، شما باید تولید را متوقف کرده و شروع به تحلیل کنید، زیرا ممکن است شما در حال تولید یک محصول نامتمایز باشید.

چه کسانی در تلاش برای جلب توجه مشتری‌های بالقوه شما هستند؟

بعد از آنکه این کارآفرینان به من می‌گویند که هیچ رقیبی ندارند، معمولا بلافاصله این جمله را نیز می‌گویند که «شرکت‌های زیادی در این حوزه کار می‌کنند، اما هیچکس کاری که من انجام می‌دهم را انجام نمی‌دهد.»

جواب من چیست؟ «این موضوع مهم نیست.»

سال‌ها پیش با مؤسس جوان یک کسب و کار نوپا که می‌خواست یک پلتفرم اشتراک‌گذاری عکس بسازد ملاقات کردم. هنگامی که از او پرسیدم که آیا متوجه است که اینستاگرام چقدر بزرگ است و آیا به درستی آماده رقابت با آن است؟، پاسخ او چیزی شبیه به این بود «نه، ما بواسطه این نوع فیلتر که داریم با اینستاگرام تفاوت داریم. اینستاگرام آن را ندارد.»

واضح است که آن فیلتر غیر مرتبط است و نمی تواند به عنوان یک عامل تمایز کافی برای ایجاد یک شرکت موفق عمل کند. این یک مثال واضح از برداشت‌های اشتباه یک کارآفرین است، اما افراد بسیاری همین اشتباه را، فقط به شیوه کمتر واضح، انجام می‌دهند.

این موضوع که هیچکس دقیقا کاری که شما انجام می‌دهید را انجام نمی‌دهد اصلا مهم نیست. آنچه مهم است طرح کسب و کار[1] شما، جایگاه ارزشی[2] شما و مشتریان هدف شما است. نگاهی به این موارد بیندازید و اکنون کسانی که در این موارد با شما رقابت دارند را پیدا کنید.

اگر شما با وعده افزایش بازدید از صفحات سایت، از یک ناشر بزرگ بخواهید که محصول شما را در سایت خود ادغام کند، و شرکت دیگری با محصولی کاملا متفاوت همان وعده را به همان ناشر بدهد، شما و آن شرکت دیگر رقبای مستقیم هستید.

در سطح وسیع‌تر، اگر شما می‌خواهید شبکه‌ای با مولفه اجتماعی بسازید که کاربران باید بر روی پلتفرم شما محتوا آپلود کنند، بخواهید یا نخواهید، شما باید با کله‌گنده‌ها رقابت کنید. در انتهای روز، آن ناشر ابزارهای زیادی را برای نگه داشتن خواننده‌ها بر روی صفحات خود استفاده نخواهد کرد و کاربران نیز در طول روز وقت نامحدود برای صرف کردن در شبکه‌های اجتماعی ندارند.

اگر می‌خواهید کاربران را به پلتفرم اجتماعی خود ببرید، باید آنها را از یک جای دیگری جدا کرده و به شبکه خود جذب کنید. این یک وضعیت حاصل‌جمع صفر است. با توجه به زمانی که مشتری‌ها در فیسبوک، توییتر، اسنپ، اینستاگرام، و دیگر شبکه‌ها می‌گذرانند، نمی‌توانند شبکه دیگری را اضافه کنند. شما باید آن‌ها را از فیسبوک جدا کرده و به سایت خود بیاورید. این رقابت است.

توجه مردم ارزشمند است زیرا تقاضا برای آن به مراتب بیش از عرضه است.

برای اینکه کسی را، چه یک نفر یا یک شرکت، ترغیب به استفاده از محصول خود کنید، باید توجه آن‌ها را جلب کنید. پیش از ساخت محصول واقعی خود، از خود بپرسید که چه کسان دیگری تلاش می‌کنند تا توجه جمعیت هدف شما را جلب کنند.

برای هر شرکتی که در فضای کاری شما فعال است یک چشم‌انداز رقابتی جامع تهیه کنید، و منظور از«فضای کاری شما»، هر شرکتی است که در جلب توجه مشتری با شما رقابت دارد. اگر در مورد یک شرکت شک دارید، از خودتان بپرسید که‌ چه افرادی را آنها هدف گرفته‌اند و برنامه آن‌ها چیست. اگر جامعه هدف و برنامه آن‌ها شبیه شما است، آن ها را به نقشه اضافه کنید.

 

 

چشم انداز خود را بشناسید، سپس اطلاعات خود را به تیم تولید محصول منتقل کنید.

هنگامی که چشم‌انداز رقابتی خود را تکمیل کردید، نگاه دقیق دوباره‌ای به آن داشته باشید، آن را مطالعه کنید، آن را بخاطر بسپارید، و از خود بپرسید « حالا که من می‌دانم با چه کسانی رقابت می‌کنم، آیا به اندازه‌ای متمایز هستم که منجر به موفقیتم شود؟ آیا هنوز می‌خواهم که این کار را انجام دهم؟»

اگر جواب این سوالات مثبت است، پس اکنون، و فقط اکنون، شما برای آغاز فرآیند طولانی سرمایه‌گذاری خود آماده هستید.

[1] pitch

[2] value proposition

 

منبع : INC


Warning: A non-numeric value encountered in /home/irstartup/public_html/wp-content/themes/newspaper/includes/wp_booster/td_block.php on line 353

ترک پاسخ