هر سازمانی راهحل متفاوتی برای خود دارد. راهکار موثر برای یک سازمان لزوما مناسب سازمان دیگر نیست. نوآوران شگفتانگیز زیادی از همه انواع شرکتها – از استارتآپهای ویرانگر گرفته تا بازیگران سنتی – وجود دارند که تصمیم گرفتهاند تفکر رادیکال را در ساختارهای خود بهکار بگیرند.برخی شرکتها با ایجاد یک بازوی جداگانه برای سازمان یا همان سیلوهای سازمانی (Silos) دست به نوآوری رادیکال میزنند. ایجاد این واحدهای مستقل معمولا ایده خوبی محسوب نمیشود، اما در شرایطی که لازم باشد نوآوران در برابر مدیریتی که در تفکر امروز و فردا گیر کرده حفاظت شوند، این ایده فوقالعاده است.
برای خیلی از ما پذیرفتن تناقضها سخت است. خیلی از دوستداران حیوانات گوشت میخورند. خیلی از کسانی که دانلودهای غیرقانونی انجام میدهند، هیچگاه در ذهنشان هم خطور نمیکند که از فروشگاه چیزی بدزدند. اما رهبران سازمانی که میخواهند نوآور باشند، باید بتوانند مدل فعلی کسبوکار را همزمان با اینکه آن را قربانی میکنند، اجرا کنند. برای اینکه این موضوع امکانپذیر شود، سطح مشخصی از جداسازی همواره مورد نیاز است. دلیل آن این است که هر چیزی برای کسبوکار فعلی شما مفید است – یعنی روش فکر کردن، ساختارها، استعدادها و فرآیندها – با هر آنچه به درد کسبوکار نوظهور شما میخورد، در تناقض خواهد بود.
بنابراین، ایجاد یک فاصله مناسب – چه از نظر جغرافیایی، چه مالی و چه ساختاری – بین کسبوکار هستهای و تلاشهایی که برای پسفردا انجام میدهید، کلید کار است. یعنی هم باید به اندازه کافی دور باشید و هم به اندازه کافی نزدیک باشید تا فرهنگی مشترک را حفظ کنید. باید کاری کنید که کسبوکارهای مختلف سازمان شما همخانواده و طرفدار هم باشند.برای تولید ایدههای پسفردا نیازی نیست زمان زیادی صرف کنید و به دستورالعملی جادویی نیاز ندارید، چون صرفا یک مفهوم، چشمانداز یا الهامبخشی جدید میتواند ارزش زیادی ایجاد کند. فقط در میان صدها کارمند قانونمند، به یک متفکر نوآور رادیکال نیاز دارید تا کل بازار یا کل صنعت را متحول کند. سپس ۹۰ درصد تلاشهایتان را به امروز اختصاص دهید.
بیشتر کسبوکارها و حتی استارتاپها هنوز مطابق معمول همیشه کار میکنند. وقتی از آنها سوال میشود چگونه منابع، بودجه و استعدادها را بین امروز، فردا و پسفردا تقسیمبندی میکنند، به این نتیجه میرسند که بیش از ۹۰ درصد تلاشهایشان همچنان فقط مختص امروز است و اندک باقی مانده هم نهایتا به فردا اختصاص مییابد و هیچچیزی به پسفردا نمیرسد. این روند باید تغییر کند. درست است که امروز مهم است و ارزش فعلی شما را ایجاد میکند، اما وقتی برنامههای شما برای ارزش آینده از فردا فراتر نمیرود، شانس تغییر در صنعت، بازار و دنیا را از دست میدهید. ویژگی مشترک غولهایی مثل گوگل، آمازون و اوبر این است که توجه خود را فراتر از آینده نزدیک متمرکز میکنند.اگر پسفردا بخشی از سازمان شما نباشد، هیچ وقت به آن نمیرسید. خبر خوب این است که در این زمینه تنها نیستید و البته روشهایی وجود دارد که بتوانید خودتان را برای چنین آیندهای آماده کنید. صدها سازمان وجود دارند که بعد از سالها رکود و درجا زدن، تصمیم میگیرند دست به نوآوری جسورانه و رادیکال بزنند.