فرض کنید یک ایدهی استارتآپ معرکه دارید. یک تیم میخواهید تا کمک کند آن را عملی کنید. ولی، پول ندارید تا کسی را استخدام کنید، البته فعلا. چه میشد اگر همبنیانگذاری پیدا میکردید که فقط به حق شراکت راضی بود!
اما Co-Founders مناسب، گونههای عجیبوغریبیاند که هر روز از جلو در خانهتان رد نمیشوند. پس چطوری باید آنها را پیدا کرد؟ چند پیشنهاد برای شما داریم.
قبل از این که به شکار بنیانگذار بروید این نکات را درنظربگیرید.
1. بدانید قرار است چه نفعی برسانید.
شما با یک ایده پریدهاید وسط گود. متوجهام. ولی فقط با ایده، یک بسته پفک هم به شما نمیدهند. پیوستن به استارتآپ یک خروار ریسک به دنبال خودش دارد. چطور میخواهید دیگران را متقاعد کنید که کارکردن با شما آیندهی بهتری بههمراه خواهد داشت؟
از قبل مشتری دارید؟ آیا در شبکههای اجتماعی فالوئرهای زیادی دارید که بشود روی آنها کار کرد؟ تا حالا استارتآپ موفق راهاندازی کردهاید؟ حساب بانکیتان چند رقمیست؟ آشنای کلهگنده دارید؟اگر هیچ از یک شرایط بالا را ندارید، آیا بلدید چطور کد بنویسید؟ اگر نه، شاید باید یاد بگیرید. استخدام توسعهدهندهها هزینهی بالایی دارد، مخصوصا در مراحل اولیهی پروژه که دقیقا نمیدانید نتیجهی نهایی چه شکلی باید باشد و احتمالا میخواهید مدام آزمایش کنید و چرخ بزنید.
اگر خودتان بتوانید یک کمینه محصول پذیرفتنی (MVP) بسازید، بهعنوان یک بنیانگذار جذابیت بیشتری خواهید داشت. از سوی دیگر، پیداکردن یک همبنیانگذار که از فناوری سردرآورد و برای شما کد بنویسد، ده برابر سختتر از پیداکردن یک شریک تجاری یا بازاریابیست. قبل از راهاندازی شرکتم، Soundwise، شش ماه برای یادگیری کدنویسی وقت گذاشتم و Hack Reactor گذراندم، که یکی از بهترین دورههای آموزشی مهندسی نرمافزار است. به دلایل زیادی، برنامهنویسی یکی از ارزشمندترین سرمایهگذاریهاییست که در مسیر استارتآپ انجام دادم. جذب راحتترِ همبنیانگذار فقط یکی از آنهاست.
2. چیزی برای نشاندادن داشته باشید
بله، میدانم. هنوز هیچ محصولی ندارید. ولی حداقل صفحهی فرود که میتوانید داشته باشید. طرح کلی سایت، طرح کسبوکار، اسلایدهای ارائه و ویدئوی معرفی چطور؟ لطفی به خودتان بکنید و قبل از اینکه سراغ همبنیانگذار بروید یکی از این موارد را آماده کنید. با این کار نشان میدهید که جدی و متعهداید و توضیح دیدگاه شما بسیار آسانتر میشود.
همبنیانگذارهای محشر و جایی که باید دنبال آنها بگردیم
1. شبکهی فعلی شما
افرادی که در حال حاضر با آنها کار میکنید احتمالا همبنیانگذارهای بهتری از غریبهها میباشند، چون با سبکوسیاق یکدیگر آشنایید و حداقل یک اعتماد متقابل بین شما وجود دارد. به همین دلیل خیلی از افرادِ سابقا همکار را میبینید که با هم شرکت میزنند. اگر ارتباطتان با بعضی از رفقای بااستعداد قطع شده، الان وقت آنست که یک ایمیل بفرستید و حالواحوال کنید.
با هر کسی که میشناسید دربارهی ایدهتان صحبت کنید و بپرسید کسی را میشناسند که دوست داشته باشد به شما ملحق شود. باید مساله را کاملا برای آنها باز کنید تا بدانند چطور کمکتان کنند.
در دنیای استارتآپِ اطرافتان دوست پیدا کنید. این افراد احتمالا کسانی را میشناسند که استعداد کارآفرینی داشته باشند. اگر بار اولیست که کارآفرینی میکنید، بهتر است از کسانی مشاوره بگیرید که در حوزهی استارتآپ شما، بسیار مورد احتراماند و ارتباطات زیادی دارند. یک بار به مشاورم، جاشوا کُنو که مدیر تولید Canvas و یک کارآفرین موفق است، خیلی اتفاقی گفتم که دنبال همبنیانگذار میگردم. او هم لطف کرد و به این و آن سپرد. ظرف مدت 10 روز، دو داوطلب عالی برای همبنیانگذاری نصیبم شد.
2. نیازمندیهای شغلی
برای پیداکردن همبنیانگذار، نیازمندیهای شغلی بیشتر از هر جای دیگری دستکم گرفته میشوند. بیشتر افرادی که سراغ نیازمندیهای شغلی میروند دنبال یک حقوق و دستمزد واقعیاند، بیشتر استارتآپها هم شغل همبنیانگذاری را در این جور جاها آگهی نمیکنند. به همین دلایل، اگر شما این کار را بکنید به راحتی دیده میشوید.
آنچه را که میخواهید یک همبنیانگذار داشته باشد در قالب یک آگهی شغلی بنویسید که شامل توضیحی دربارهی شرکت، مسئولیتها و شرایط شغلی باشد. تا جایی که امکان دارد آن را برای نیازمندیهای شغلی پرطرفدار بفرستید (برخی نیازمندیها فقط شغلهای دارای حقوق را قبول میکنند). مدتی پیش برای شرکتم، Soundwise، در نیازمندیهای شغلی Craigslist آگهی دادم، که نه تنها مورد توجه همبنیانگذاران قرار گرفت، بلکه برای بسیاری از مربیان، همکاران و دوستانم هم جالب بود. هر یک ریالی که برای آگهی پرداخته بودم ارزشش را داشت.
3. دانشگاهها
در حال حاضر بسیاری از دانشگاهها رشتهی MBA دارند که جنبههای مهمی از کارآفرینی در آن تدریس میشود. اگر به دنبال یک همبنیانگذار فروش/ بازاریابی میگردید، با مدیرگروه MBA در دانشگاه سابقتان تماس بگیرید و ببینید دانشگاه میتواند درخواست شما را به گوش سال بالاییها برساند. یکی از استادان دانشکدهی کسبوکار فوکوا در دانشگاه دوک، اطلاعات شرکت من را در گروه فیسبوکی دانشجویانش قرار داد. ظرف یک هفته، با چند دانشجوی MBA ارتباط پیدا کردم که سوابق کسبوکاری تحسینبرانگیزی داشتند.
4. انجمنها و رویدادهای استارتآپ
در سایت meetup.com عبارت startup/ entrepreneurship را جستجو کنید. اگر در یک شهر بزرگ زندگی میکنید، حداقل هفتهای یک رویداد استارتآپ پیدا خواهید کرد. همچنین مراکز رشد استارتآپها، رویدادهایی مانند استارتآپ ویکند را با حضور چهرههای مطرح فناوری میزبانی میکنند. علاوه بر آن، در فیسبوک و لینکدین انجمنهای آنلاین مختلفی وجود دارند که به کارآفرینی مربوط میشوند.
جنبهی مثبت رفتن به این رویدادها و انجمنها اینست که بهآسانی با افرادی آشنا میشوید که به شروع یک کسبوکار علاقه دارند. جنبهی منفی اینست که انجام آن برای همه آسان است. در این رویدادها ایدههای زیادی وجود دارند که برای جلب توجه با هم رقابت میکنند. این رویدادها شبیه مسابقات زیباییاند و گاهی معیارهای شکبرانگیزی دارند. دوام آوردن در این رقابت و رساندن صدای خود به گوش دیگران، برای هر کسی میتواند دشوار باشد.
5. برنامههای دوستیابی بنیانگذاران
همیشه میتوانید برنامههای شبکههای اجتماعی مانند CoFoundersLab را امتحان کنید که تنها هدف وجود آنها، کمککردن به کارآفرینان در یافتن همبنیانگذار است. اما این برنامهها میتوانند بدترین جا برای پیداکردن همبنیانگذار باشند. آنها هم همان مشکلی را دارند که در مورد 4 به آن اشاره شد، یعنی نسبت سیگنال به نویز بسیار بالایی دارند. بیشتر افرادی که در این پلتفرمها میبینید به ایدههای خودشان چسبیدهاند و درست مثل شما، دنبال کسی میگردند که به آنها ملحق شود!
پس از شکار همبنیانگذار
یک همبنیانگذار (ظاهرا) تماموکمال پیدا میکنید و با هم شروع میکنید به ایجاد یک شرکت. اما از کجا میفهمید که برای هم مناسباید و اگر نبودید چه میکنید؟ برای پاسخ به این سوالها باید مثنوی هفتاد من نوشت. اما برای شروع، همین قدر بدانید که با عجله کسی را انتخاب نکنید و یک دورهی آزمایشی و میزان مناسبی برای سرمایهگذاری تعیین نمایید. داشتن یک همبنیانگذار مناسب میتواند استارتآپ شما را راهاندازی کند یا از کار بیندازد. اگر رابطهتان به هم خورد سریع استارتآپ را بههم بزنید.