3  درسی که مربی K می تواند به شما در مورد ساخت تیم خودتان بدهد

به عنوان کسی که از دانشگاه دوک فارغ التحصیل شده است ، من یک رابطه طولانی مدت با مربی کی (سرمربی تیم بسکتبال مایک کریزوسکی) برای موفقیت وی در دادگاه و افتخارات بدون اغراق وی که همراه با تشویق وی برای آبی های شیطانی بوده است داشتم .

هر چند که ، دو سال اخیر از برنامه توسعه رهبری ، با نام قدرتی رو به جلو ، با مربی کی سبب شد که تحسین من نسبت به وی یک گام فراتر رود  : من بارها و بارها متوجه شدم که وی قابلیتی وصف نشدنی برای درک پویایی تیم فراتر از زمین بسکتبال دارد .  و از این رو وی می تواند سک درس فوق العاده مهم و اساسی برای راه اندازی یک استارت آپ باشد .

شاید سوال شما این باشد که چگونه وی چنین درسهایی را آموخته است ، در اینجا از زبان وی موضوع را شروع می کنیم.

در جلسات مکرری که ما با هم داشتیم ، من به سرعت شروع به یادداشت برداری از صحبت های وی زمانی که در مورد تیم صحبت می کرد می پرداختم – هم تیم آمریکا و هم تیم دوک – و توجه می کردم که چگونه وی در موقعیت های مختلف راه های متفاوتی را در پیش می گیرد . زیبایی روش وی سادگی و قابلیت انطباق آن با طیف گسترده ای از تیم ها بوده است (هم ورزش و هم کسب و کار) آن هم در صحنه های مختلفی از سفر کارآفرینی وی . در اینجا من 3 درس اصلی‌ای که از وی آموخته ام را بیان خواهم کرد .

یک رهبر واقعی به فراتر از “ایده من ” می رود  و به “ایده ما” می رسد

یکی از کلماتی که مربی کی همواره با تیم خود استفاده می کند “مالیکت” است . اخیرا ، وی یک مثالی در مورد چگونگی ایجاد اتمسفر تیم بسکتبال آمریکا را مطرح کرده است . که در آن یک تیمی را طی بک مدت نسبتا کوتاهی در طی زمانی (چند هفته ای) دور هم جمع کرده است ، وی و همکارانش از بازیکنان فیلم هایی در حین صحبت این افراد در مورد با موضوعات  مختلفی مانند  اینکه معنی و ارزش  بازی کردن برای کشورشان چیست را تهیه کرده اند.

سپس ، قبل از بازی ماه آگوست در برابر آرژانتین (که 105 به 78 بردند ) ، وی به جای سخنرانی خودش ، یک ویدئو مونتاژ شده از بازیکنان خودش را که در آن در مورد کسب مدال طلا و تعهد به تیم خودشان بوده است را نمایش داده است .

با انجام این کار ، شما افراد تیم خودتان را در برابر با مشکلات قادر می سازید و آنها به راه حل در برابر مشکلات و علت آن می رسند – و برای هر آنچه که شما به آنها نیاز دارید می توانید آنها را متمرکز کنید . و اگر اعضای تیم شما مطابق با استانداردهای مد نظر شما عمل نکنند ، می توانید آنها را به سمت سخنانی که قبلا خودشان گفته اند رجوع بدهید ، نه به چیزهایی که شما به آنها گفته اید .

این یکی از بهترین راه های ایجاد اعتماد و ارتباط در تیم است ، تا به سوی یک هدفی جمعی حرکت کنید .

شما نمی توانید تظاهر به فرهنگ کنید .

در هسته فرهنگ شما اغلب یک ارتباط عاطفی قوی وجود دارد . هر چند که ، شما نمی توانید فرض کنید که این ارتباط وجود دارد . به جای آن ، شما نیاز دارید این فرهنگ را بسازید و به این کار برای نوسازی آن نیز ادامه دهید . مربی کی این امر را به “تجدید عهد” تشبیه کرده است .

در بازی های المپیک ، تیم بسکتبال آمریکا در قالب مسابقه ای تک حذفی به مصاف حریفان می رفت ، چیزی که بازیکنان بسکتبال NBA معمولا به آن عادت نداشتند . پس ، به جای اینکه فرض کنند که آنها چگونگی بازی در این حالت را بلد هستند ، وی چالشی شبیه به  بازی 7 در یک سری را برای آنها ایجاد کرد .

بازیکنان احساساتی که پیرامون یک بازی 7 وجود داشت را درک کردند و قادر بودند که آن را به فرهنگی به نام اجبار برای بردن مدال طلا ترجمه و انتقال دهند .

تیم ها گاهی اوقات استانداردها یا اصول خودشان را با اصطلاحاتی جذاب یا پوستر های دیواری تنظیم می کنند . البته این ها موارد خوبی برای یادآوری هستند ، اما به اندازه‌ای کافی نیست که شما بتوانید شروع به ایجاد روابط عاطفی برای فرهنگی که مورد نیاز است بکنید .

به جای آن ، درمورد دیگاه های مختلف اعضای تیم خودنان در مورد این موضوع فکر کنید و آنها را به حساب آورید – چگونه تیم مهندسی شده شما به ماموریت شما و هدف تیمی ارتباط پیدا می کند ؟ و چه فصل مشترک هایی را می توانید برای ایجاد این ارتباط عاطفی به کار ببرید ؟ بهترین روش برای رسیدن به این مقصود این است که به طور منظم از طریق جلسه های گروهی به بررسی آن بپردازید و به طور منظم این فرهنگ را به روز رسانی کنید . فرهنگ چیز ثابتی نیست – و نیاز به پرورش دارد تا با کسب و کار شما رشد کند .

زمانی که با یک شکست مواجه شدید ، به فراتر از علت و اثر آن نگاه کنید .

پس از شکستی غیر منتظره در  تورنمنت مسابقات مردانه بسکتبال NCAA 2014 ، مربی کی می توانست دو کار انجام دهد : تمرکز بر تقویت نقاط ضعف تیمی و یا بررسی کل کارنامه تیم . وی در نهایت تصمیم گرفت که کل برنامه خودش را مورد بررسی قرار دهد – از مربیان گرفته تا بررسی خود بازیکنان .

وی در نهایت متوجه شد که علت شکست وی عدم هم ترازی در سراسر سازمان بوده است . وی متوجه شد که وی پشتیبانی باورنکردنی را در طول تمام سازمان داشته است ، اما تمامی آن قطع شده بوده است – افراد تیم وی به شدت منزوی شده بودند . در نتیجه ، یک مجموعه یکنواختی از استاندارد ها در سراسر سازمان وجود نداشته است ، که همین سبب ضعف در روند تیمی شده بود .

با گرد هم آوری اعضا و مربیان تیم با یکدیگر ، مربی کی به آنها کمک کرد که استاندارد های روشن سازمانی را تنظیم کنند ، که هر شخصی بر اساس آن احساس مسئولیت باید کند . زمانی که تیم برای مسابقات قهرمانی ملی در فصل بعد رقابت می کنند ، تمامی سازمان قادر به شرکت در این فرآیند و در نهایت رسیدن به پیروزی بودند .

نگاه کردن به کل سازمان ممکن است یک واکنش شدید سطحی بنظر برسد ، اما مهم است که شما ابتدا به بررسی تصویر بزرگ بپردازید به جای اینکه بر روی جزئیات کوچکی که سبب شکست شما شده است تمرکز کنید .

زمانی که شما دچار یک شکست یا عقب نشینی می شوید ، مطمئن شوید که کلیه ویژگی های آن را مورد بررسی قرار دهید و در مورد تمامی عواملی که سبب ایجاد چنین شرایطی برای شما شده است فکر کنید ، و تنها چیزهای تکراری را برای خودتان تکرار و تعمیر نکنید . این کاری بود که مربی کی در چنین شرایطی انجام داد و شما نیز باید همین کار را کنید .

 

منبع : Entrepreneur.com

 


Warning: A non-numeric value encountered in /home/irstartup/public_html/wp-content/themes/newspaper/includes/wp_booster/td_block.php on line 353

ترک پاسخ