آیا مدیران اجرایی فقط افرادی مدعی هستند ؟ مشاور مدیران استیو توبک قطعا اینگونه فکر می کند . در مقاله وی که چندی پیش منتشر شد با عنوان – چرا اکثر مدیران اجرائی تقلبی هستند – وی برای بسیاری از افرادی که به خود لقب “مدیر عامل” را داده اند ابراز تاسف کرده است . وی نوشته است :” ممکن است من در این مورد مقداری زیاده روی کرده باشم ، اما شما می دانید من در مورد چه چیزی صحبت می کنم . یک موقعیتی که پیش از این برای یک مامور واقعی شرکت های بزرگ یا تیم های اجرایی ، یا یک هیئت مدیره محفوظ بوده است ، یک سازمانی که باید به صورت کاملا مسئول و آگاه اداره شود و امروزه به وسیله فریلنسرها و ایده پردازان اداره می شود .
اکنون سوال این است که “چه زمانی یک مدیر عامل ” واقعا مدیرعامل است ؟ در اینجا به برخی از ویژگی های آنها اشاره شده است .
من باور دارم که شغل مدیرعامل زمانی معنا پیدا می کند که یک شرکت دارای 20 کارکن است . زیر 20 نفر اسم شغل را باید مدیر محصول دانست . مدیرعامل ها در این بخش سعی می کنند که محصولات مختلفی را توسعه دهند و برخی از درآمد های جدید را کسب کنند . مقام اصلی مدیرعامل زمانی است که یک سازمان کامل با تمامی کارآمدهای لازم در اطراف آن وجود داشته باشد . این تحول معمولا از حدود 20 الی 30 مردم شروع می شو د و تا 50 نفر میرسد که متمایز کننده نقش مدیر عامل تمام وقت برای یک شرکت است .
در این نقطه ، مدیرعاملان باید ابتدا استفاده از قابلیت های فردی را متوقف کنند = یعنی کارهایی مثل نوشتن برنامه ، فروش ، توسعه کپی و غیره – و باید شروع به رهبری کل سازمان کنند . این امر مستلزم پنج مسئولیت کلیدی مدیر عاملی است : ایجاد و داشتن یک دید ، تصمیم گیری در مورد تاثیر عملکردهای چندگانه ، فراهم سازی منابعی که در سراسر سازمان به آن نیاز است و ایجاد و توسعه فرهنگ ، و تحویل عملکرد است .
برخی از مردم باور دارند که ، برای مقیاس بخشی به فعالیت های شرکت ، مدیرعاملان موسس شرکت باید در برخی از مواقع با مدیرعاملانی حرفه ای جایگزین شوند . من به شخصه باور ندارم که این موضوع درست است . زیرا قسمت های مختلفی از یک شرکت نیاز به مهارت های مختلفی دارد ، موسسان اغلب می توانند جهشی پیدا کنند و بهترین افراد برای رشد شرکت هستند .
یک کارآفرینی که مهارت های لازم را برای مدیرعاملی موثر یک شرکت بین 50 تا 100 نفر را داشته باشد می تواند قطعا به عنوان یک مدیرعامل باقی بماند . بسیاری از مدیرعاملان شرکت خودشان را به 500 نفر رسانده اند . می توانید برای اثبات این موضوع به مارک زوکربرگ ، لری الیسون بیل گیتس و یا جف بزورس رجوع کنید.
بزرگترین عالمی که تعیین می کند که آیا یک موسس می تواند یک مدیرعامل دائم باشد یا خیر این است که آیا آنها می توانند تمامی تحولات مهمی را در رستای تبدیل از یک متخصص به یک فردی کلی گرا داشته باشند . بسیاری از مدیرعاملان به محدوده آسایش خودشان بازگشتند – یعنی منطقه خاصی که در آن مدیرعامل سودمندی هستند – و سایر بخش های کسب و کار را نادیده می گیرند . آنها موفق نمی شوند که یک رویکرد متوازن را در سراسر طیف کسب و کار اتخاذ کنند .
دو مورد از شایع ترین پیش زمینه های اولیه برای مدیرعاملان فروش و فناوری است . کسانی که در این زمینه به عنوان مدیر عامل وارد نباشند وقت زیادی را در این بخش هدر خواهند داد ، و نقش “سوپر VP” را در نقش سازمانی خودشان ایفا خواهند کرد . برای مثال ، تمامی وقتشان را صرف تلاش برای فروش و یا بدست آوردن یک معامله بزرگ می کنند ، و به سایر جنبه های کسب و کار هیچ گونه اهمیتی نمی دهند .
اگر یک مدیرعامل شرکتی اکثر وقت خودش را به عنوان یک سوپر VP صرف کند ، در خطر تضعیف مدیریت خودشان و شکست در مقابله چالش های منحصر به فردی مدیرعاملی شرکتی خودشان می شود . جیم شلسکر ، نویسنده “بزرگترین مدیرعاملان تنبل هستند” می گوید مدیر عاملات باید یک راهی پیدا کنند تا از این حالت سوپر VP یا حالت بازیکنی خارج شوند . آنها باید هم خودشان و هم استعداد هایشان را وارد سیستم ها کنند تا همان چیزهای سابق را به عنوان نقش های فردی به اجرا بگذارند .
همانطور که توبک در مقاله خودش گفته است :”مدیر اجرایی اغلب یک عنوان احمقانه نیست . این یک شغل واقعی است و به عنوان یک حرفه واقعی است . و نیاز به تجربه های گسترده ، دانش و کار سخت برای رسیدن به آنچه شرکت های بزرگ برای رسیدن به اوج دنیای کاری خودشان استفاده می کنند نیاز است .”
هر زمان که به این عنوان رسیدید و یا آرزو داشتید که به آن برسید ، باید بدانید که یک مدیرعامل بودن چیزی نیست که بتوانید آن را ساده بگیرید . درک مسئولیت های نقش مدیرعامل در یک شرکت باید برای شما در اولیت باشد . یکی دیگر از کلیدهای موفقیت این است که هرگز یادگیری را متوقف نکنید . برخی از بهترین مدیرعاملان افرادی هستند که به طور فزاینده ای دانش و مهارت های خودشان را در راستای خدمت دهی به سازمان ها افزایش می دهند .
منبع : Entrepreneur