در ادامه گزیده ای از مکالمه بن با علی روغنی مدیرعامل وب سایت تامین سرمایه دائمی YC را ارائه می نماییم.
علی : واضح است که شما از خلاقیت کافی برخوردار می باشید، شما بر این عقیده اید که اینترنت ابزاری موثر برای حل مسائل مختلف بوده اما با این وجود از توانایی های فنی لازم برخوردار نمی باشید. چگونه در فرایند خلق محصولات نوآورانه خود در اولین مراحل کاری بر این مشکل غلبه نموده اید؟
بن : من همواره خلق ایده ای جدید را شخصا آغاز نموده و در عین حال از دوستانی برخوردار بوده که حائز مهارت های فنی لازم می باشند. هیچ یک از اعضای گروه از تخصص فنی کامل برخوردار نبوده لذا همواره به نوعی راهکار فی البداهه دست یافته و نکات مورد نیاز برای انتقال به مرحله بعدی را حاصل می نماییم. در فراگیری اطلاعات جدید نسبت به مسائلی همچون طراحی محصول یا کدگذاری جبهه پیش رو ، میزان دستاوردهای هر دوره یادگیری نسبتا اندک بوده ، از دیدگاه من یادگیری نکات جدید راجع به محصولات در دست تولید بسیار آسان تر از فراگیری آن ها در جلسات آموزشی- انتزاعی خارج از چهارچوب تولیدی می باشد.
علی : چگونه به نخستین مشتریان خود دست یافته اید ؟
بن : پس از انتشار محصول (اپلیکیشن) همانند سایر افراد عمل نموده و معرفی محصول را به دوستان خود ایمیل کرده و امیدوار بوده تا با پاسخی مثبت روبرو گردیم، اما در عمل هیچ فردی پاسخ مثبتی به این محصولات نداشته ، نه دوستان فعال در سواحل شرقی و نه آشنایان فعال در نواحی غربی آمریکا، آن ها صرفا به شکل محترمانه ای جذاب بودن (اوکی بودن) محصول را تایید نموده اند.
با این وجود گروه کوچکی از کاربران از محصول معرفی شده اظهار رضایت نموده اند، از سوی دیگر این افراد در گروه مصرف کنندگان پیشرو (بر اساس دسته بندی کلیشه ای) قرار نگرفته ، آن ها افرادی بوده که هم دوره ای های من به شمار رفته و به شکل منظم از این محصولات در تمام دوران مدیریت خود استفاده نموده اند. برای مثال سوالاتی همچون وضعیت ظاهری محل سکونت یا غذای مورد علاقه به شکل مداوم بین همکاران مطرح گردیده و مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
آنگاه این سوال را از خود پرسیده که آن همه افراد پیرامون ما کجا قرار داشته ؟ جایگاه اجتماعی آن ها کجاست ؟ من در بسیاری از کنفرانس های وبلاگ های مورد ارزیابی شرکت نموده ام ، با وبلاگ نویسان ملاقات کرده و نظر آن ها رو جویا شده ام، آن ها حقیقات به این اپلیکیشن جدید تمایل نشان داده، لذا یک کنفرانس بازاریابی را برای تمامی وبلاگ نویسان برگزار کرده تا آن ها را با ویژگی های خدمات جدید آشنا نماییم.
در عمل هر اقدام ممکن را در دستورکار قرار داده ایم، معمولا در بازگشت از محل کار از جلوی فروشگاه های شرکت اپل رد شده ، وارد آن شده و تمامی رایانه ها را در سرویس پینترست به ثبت رسانده ، سپس از بیرون به شرایط نگریسته و از عظمت این آرایه پینترستی ایجاد شده شگفت زده می شوم.
به تدریج تعداد افراد علاقه مند به این محصول افزایش یافته و از آنجایی که دسترسی به این مبنای مشتری مدت زمان طولانی به طول انجامیده حقیقتا به این مشتریان توجه خاصی نموده ، لذا تمامی ایمیل های پشتیبانی مشتریان را روی تلفن همراه خود دریافت می نموده ، تمامی تماس های پشتیبانی مشتریان را دریافت نموده و پس از قطع سرویس همه افراد از شرایط گلایه مند گردیده و بیان نموده که قادر به دریافت پیام های پین (PINTEREST) خود نمی باشند. لذا در مجموع دو نکته از این رویه قابل استخراج بوده، نخست اینکه بر اساس باورهای رایج ، نخستین کاربران شامل طیف خاصی از مصرف کنندگان بوده که قطعا در گروه طرفداران فناوری قرار گرفته ، اما من قویا بر این باور بوده که چنین ایده ای کاملا غیرمعتبر می باشد، بسیاری از افراد به سیستم های رایانه های شخصی توانمندی مجهز بوده لذا بسیاری از نخستین مصرف کنندگان از منابع مختلفی نشات گرفته، ممکن است کاربران بالقوه شامل یک راننده تاکسی در هند یا افراد طبقه متوسط جوامع غربی بوده که در حال طراحی منحصر به فرد محل سکونت خود می باشند. در واقع در صورتی که خواهان هماهنگی انحصاری فعالان سیلیکون والی با اپلیکیشن مورد طراحی بوده ایم ، هرگز به موفقیت فعلی این سرویس دست نیافته لذا رسیدگی به کاربران با نکات حقیقتا ارزشمندی همراه خواهد بود ، مدیرعامل شرکت همواره در کافی شاپ ها حضور یافته و از جمعیت می خواهد تا سرویس ارائه شده را آزمایش نمایند تا ضمن آگاهی از شیوه بهره برداری آن ها به بهینه سازی خدمات و رفع مشکلات بالقوه بپردازند.