زمانی را به یاد دارم که در سال 2010 به صورت تمام وقت به مبحث سئو (SEO) می پرداختم.انگار همین دیروز بود و در عین حال زمان زیادی از آن تاریخ گذشته است.
من به طور مداوم به توئیتر برای استفاده از اطلاعات مرتبط با سئو متصل می شدم.در بسیاری از بلاگهای معروف مرتبط با سئو در آن زمان سر می زدم،حتی اطلاعاتی در مورد سئو که مرتبط با کار من نیز نبوده است را نیز پیگیری می کردم تا بتوانم لینکهایی در این مورد را ایجاد کنم.در حالیکه مقدار زیادی از محتواهای مرتبط با مالکیت لینک ها را می خواندم، به طور عمقی تری به طرف قسمت فنی سئو نیز می رفتم زیرا مرتبط با سوابق کاری من به عنوان توسعه دهنده وب نیز بود.
هر یک هفته یا دو هفته یک بار،گوگل چیزی جدید را اعلام می کرد.برخی ویزگی های جدید، برخی قطعات جدید، آگهی های جدید، برخی راه های جدید برایسریع تر نمایان شدن صفحات و متمایز ساختن این صفحات از سایر صفحات مرتبط در وب بود.
من SMX2012 را در نیویورک را به یاد دارم که در آن من در یک جلسه ای با Mozzer Matt Brown در مورد schema.org صحبت می کرده است و همه مارا به آینده Schema به عنوان آینده جست و جو امیدوار می کرد.شما می توانید این ارائه را از طریق این لینک ببینید و در ادامه این پست نیز چند بار دیگر به آن شما را ارجاع خواهم داد.
پنج سال بعد ، من می توانستم به گذشته نگاه کنم و بگویم”بله ، آنها درست می گفتند.Schema همچنان در بین ما است و روز به روز به عنوان بخشی از یک الگوریتم جست و جو قوی تر شده است و شما باید آن را یاد بگیرید و پیاده سازی کنید. به خصوص اگر تا الان این کار را انجام نداده اید.
این الگوریتم کار می کند و ما این را در سال 2016 می دانیم اما وقتی که سال 2012 بود این موضوع جدید بود و تلاش های زیادی برای اجرای آن صورت گرفت.و بسیاری از مردم آن را به سادگی پیاده سازی نکردند.
پس چطور شما، چه به عنوان صاحب یک کسب و کار کوچک که مقداری از سئو می دانید (در حالیکه همه چیز با مانند یک صاحب کسب و کار انجام می دهید) یا مانند یک بازاریاب حرفه ای سئو/دیجیتال، باید بدانید چه زمانی باید یک نام تجاری جدید را پیاده سازی کنید، یا اینکه باید منتظر بمانید تا زمانی که شما اطلاعات بیشتری در مورد آن داشته باشید.
آیا تاریخچه ای در مورد آن وجود دارد؟
گوگل تقریبا بیست ساله است، البته اگر باورتان بشود.آنها مدت زیادی است که در این زمینه فعال هستند، یک کسب و کار بزرگ را ساخته اند ، و طریقه سازماندهی اطلاعات دنیا را تغییر داده اند همچنین طریقه یافتن و مصرف آن را نیز تغییر داده اند.گوگل شرکتی است که یکبار در زندگی به وجود می آید و من باید به هر کسی که عاشق آن است یا از ان متنفر است بگویم که باید با این شرکت در رابطه باشید ( در کنار بسیاری از بازاریابان سئو/دیجیتال).
فارغ از رشد و اندازه فعلی آنها ، ماموریت آنها همواره یکسان بوده است:
-منبع
این هسته اصلی گوگل است.
گوگل در سایر عرصه های دیگر نیز حرکاتی داشته است، مانند فعالیت های اجتماعی، اما موفقیت چشمگیری در آنها نداشته است زیرا در سازماندهی و ایجاد محتوا بهتر است.این قسمت از صحبت های Matthew Brown را بررسی کنید:
تالیف برنامه در سال 2014 ( طبق پستی که در SEL است) به پایان رسیده است، اما ایده ای که پشت آن بوده است (شناسایی اینکه چه کسی چه چیزی را نوشته است) همچنان وجود دارد و به گوگل برای سازماندهی بهتر اطلاعات کمک می کند.
این یک مثال عالی از چیزی هست که همه به شما می گویند “باید” انجام دهید ( و شاید در کوتاه مدت تیز به نرخ بازدید شما کمک کند) اما گوگل در نهایت به آن پایان داد زیرا یک طرح ابتکاری جدید بود.شما باید خیلی بیشار سعی کنید که زمانتان را در اطراف اینترنت صرف نوشتن در مورد بازاریابی محصولات شرکت خودتان بکنید نسبت به اینکه سعی کنید که به یک تصویری از SERP دست پیدا کنید.
آیا در حال حاضر آن را اجرا می کنید؟
من از فرهنگ مصرف گرایی ایالات متحد آمریکا متنفرم و با Joneses موافقم. وی می گوید چرا ما پول خودمان را صرف چیزی کنیم که لازم نداریم زیرا ما مجبور نیستیم چیزهایی را بخریم که افرادی که دوست نداریم را تحت تاثیر قرار بدهیم(نقل قول از اینجا)؟
همچین چیز مشابهی در بازاریابی دیجیتال نیز رخ می دهد. اگر ما ببینیم شخصی در حال پیاده سازی چیزی است، ما باید بلافاصله برسیم “چرا آنها این کار را انجام می دهند؟”، سپس خودمان تصمیم گیری کنیم.
نکته جالب- مثل تحت تاثیر قرار دادن همسایه های خودمان- این است که گاهی اوقات (و نه همیشه) آنها ممکن است همان چیز را بهتر ازa) چیزی که شما توانایی تامین آن را داشته باشید داشته باشند . b )در یک سطح از استراتژی ها و ارزش های شخصی شما قرار دارد (که به عنوان شما با خودتان رو راست هستید نیز شناخته می شود).
HTTPS یک مثالی از این دست است، اگر شما یک کسب و کار با مشتریان دارید ( که همه از آن خود شما است، زیرا شما قادر به پول در آوردن بدون مشتری های نیستید ، پس اگر شما مشتری دارید روی صحبت من با شما هست)پس شما به آنها اهیمت می دهید و می خواهید آنها شاد و امن باشند. در حالیکه HTTPS برای استقرار در وب سایت های بزرگ زمان بر است ، و می تواند به شکل یک چالش بسیار واقعی برای یادگیری باشد، در سایت های کوچک می تواند بسیار راحت تر باشد و می توان آن را به سرعت پیاده سازی کرد.شما نمی توانید یک تغییر ناگهانی در رتبه بندی،ترافیک یا درآمد سایت خودتان را بلافاصله شاهد باشید، اما می توانید مطمئن باشید که HTTPS چیزی است که گوگل از شما می خواهد و استفاده از آن شروع پاداش های شما خواهد بود.
در نهایت، اگر شما چیزی را می بینید که اکثر مردم نادیده می گیرند و آن را پیاده سازی نمی کنند، بپرسید چرا.اگر از لحاظ تکنیکی پیاده سازی آن سخت است ولی شما قادر به پیاده سازی آن به صورت سریع هستید و نسبت به استراتژی های شما درست است پس آن را انجام دهید.و این به شما برتری نسبی می دهد. اگر نیاز به یک تعهد بزرگ دارد، با این حال، زمانی را سپری کنید و منتظر بمانید تا وقتی که موانع ورودی شما کمتر شود و موتور های جست و جو در نهایت به تعهدات خودشان به خوبی نسبت به شما عمل کنند.
آیا این یک ادامه است یا یک ابتکار جدید برای گوگل است؟
پیش از این من اشاره کردم که وظیفه اصلی گوگل سازماندهی اطلاعات دنیا است. این دلیل اصلی است که گوگل در ابتدا ایجاد شده است، و همچنان به خوبی کار خودشان را انجام می دهند.در طی زمان، آنها (در نهایت) نظرات کاربر خودشان را نیز جویا شدند و متوجه شدند که هر چقدر که کاربران تجربه بهتری از کار با آنها داشته باشند روی کیفیت محصول نهایی نیز اثر گذار خواهد بود.تجربه کاربران ( و طراحی!) تبدیل به یک بخشی از هسته آن شده است.
چند مورد وجود دارد که گوگل در آنها به طرز وحشتناکی بد است مانند اجتماع یا محتوا.همچنین آنها در راه اندازی نرم افزاری که بتواند به خوبی کار کند و جایگزین متصدیان شود نیز بسیار بد هستند. پرواز های گوگل عالی هستند، اما آژانس های مسافرتی آنلاین (OTAs) مانند Expedia همچنان در این رقابت با گوگل برنده هستند، حتی با این حال که گوگل در نتایج جست و جو خودش را بالاتر از آنها قرار می دهد.
این تنها یک مثال بود. اگر برند جدیدی با طرحی نوآورانه وجود داشته باشد که گوگل تا کنون به دنبال آن نرفته است- قضیه خیلی مشکوک می شود.من از روش “عجله و صبر” در اینجا خوشم می آید- برای یادگیری در مورد چیزی که نمی دانید عجله کنید اما برای پیاده سازی آن صبور باشید، به خصوص اگر شما یک شرکت کوچک با یک میلیون چیزی که در حال حاضر برای انجام دارید هستید.به استراتژی های خودتان پایبند بمانید.
اگر ادامه یک کاری هست که در حال حاضر انجام شده است و توجهات زیادی را جلب کرده است، پس شما باید محتاطانه تر عمل کنید و به طور جدی فکر کنید که چگونه می توانید آن را برای شرکت خودتان پیاده سازی کنید.
برای مثال، اجرای اخیر AMP (صفحات وب سریع برای تلفن های همراه) که در اصل به گوگل اجازه می دهد با یک نسخه cache شده از صفحه شما را به کاربران تلفن همراه نشان دهد تا کاربران موبایل به سرعت بتوانند آن را لود کنند و از این قضیه خشنود(تر) باشند.
گوگل سالیان سال است که گفته است که آنها می خواهند که محتوای مورد نظر در سایت ها را برای تلفن های همراه در کمتر از یک ثانیه بارگذاری کنند.AMP ادامه همان چیزی است که گوگل برای مدت زیادی است دارد انجام می دهد، و در نهایت شاهد انتقال خوبی مطابق با قول خود گوگل هستین. در داخل نتایج جست و جوی تلفن های همراه،ما می دانیم که چگونه سایت ها می توانند سریع تر بارگذاری شوند تا بتوانند رتبه بهتری نیز کسب کنند.من خودم این موضوع را در مورد خیلی از سایت هایی که بار اول با آنها برخورد داشته ام مشاهده کرده ایم- که زمانی که مهندسین به سرعت اهمیت می دهند، سایت شما هم از لحاظ موتورهای جست و جو و هم از لحاظ کاربران بسیار خشنود کننده خواهد شد.
آیا به صورت منفعل است یا فعال؟
گاهی اوقات گوگل طرح های جدیدی در جست و جو ایجاد می کند که نیازی به هیچ گونه پیاده سازی در سمت برنامه نویسی سایت شما نیست. آنها همواره در حال اجرای آزمونهایی هستند ( آزمونهای SERP یک منبع عالی از Conrad O Connell می باشد ) که شکل نمایش سایت شما را تحت تاثیر قرار می دهد.
فرض نکنید که آنها فقط به خاطر شما چیزی را تغییر داده اند. گوگل یک کسب و کار است و آنها برای درآمد زایی خودشان به وجود آمده اند و نه برای شما.
و به عنوان یک سئو، شما دوست گوگل نیستید.
بنابراین، یکبار دیگر،ما باید برای یادگیری عجله کنیم و تصمیم بگیرید که چه زمانی باید دست به عمل بزنیم(متای خودتان را تویف کنید، طرحی را به ان اضافه کنید و …). یا اینکه فقط بنشینید و اجازه بدهید که تجمع داده ها برای شما بهتر تصمیم گیری کند.پاسخ همواره بسته به کسب و کار شما متفاوت خواهد بود ، و من نمی توانم به شما بگویم که از ایجاد این تغییر خاص چنین سودی را نیز دریافت خواهید کرد. اما شما به هر حال قدرت تصمیم گیری دارید.
اگر در آینده ویژگی های جدید نیاز به توسعه فعال برنامه نویسی سایت شما داشته باشد ، زمانی را صرف اینکه چرا گوگل این تغییرات را ایجاد کرده است و کشف آن بگذارید، و اینکه چه معنایی برای آینده دارد ، و چه مقدار کار برای رسیدن به نتیجه مورد انتظار شما نیاز دارید.اگر شما مشاور هستید اما به مشتری هایتان بابت اولویت بندی کارهایشان مشاوره ای نمی دهید و تاثیر میزان تلاش آنها را پیش بینی نمی کنید پس شما در حقیقت کار خودتان را انجام نمی دهید. در گر شما یک سئو کار هستید نیز همین قضیه برای شما صدق می کند و شما کار خودتان را انجام نمی دهید.
آی متناسبا با سیاست فعلی سئو شما است؟
من چندین بار با این موضوع روبرو شدم، اما به شدت آن را مهم می دانم به طوریکه این بخش را به آن اختصاص داده ام.
من از سال 2011 به عنوان مشاور در حال فعالیت هستم و با انواع مختلفی از کسب و کارها فعالیت داشته ام و حتی به طور مستقیم نیز با چندین مورد از کسب و کارهای بزرگتر همکاری داشته ام.من شرکتهایی با هیچ گونه سیاست سئو دیده ام که مجبور بودیم آنها را از ابتدا بسیازیم و شرکتهایی را نیز با سیاست های قدیمی سئو دیده ام که سالیان سال است آن را تغییر نداده اند. هیچ کدام از این موارد خوب نیست.
یک استراتژی سئو باید به یک درجه ای برسد. شما باید بدانید نیازهای کسب و کار چیست تا بتوانید نتایج کسب و کار مورد نیاز را در رتبه بندی جست و جو ها وارد کنید .هر چند که ، استراتژی شما نباید به گونه ای باشد که به شما اجازه پیاده سازی چیزهای جدیدی که هم برای شما و هم برای کسب و کار سبب حرکت معیار های آن می شود.
بدانید که با این استراتژی به کجا خواهید رفت و معیارهای شما چیست.با داشتن این اهداف در ذهن خود و قرار دادن فرآیند های محلی که به شما اجازه رشد منفعلانه را خواهد داد، شما با اطمینان می توانید به این معیار های جدید که ممکن است سبب جابه جایی حرکت شما شود و یا تنها یک عامل انحرافی در کار شما است آری یا خیر بگویید.
مزیت های اولین حرکت چیست؟
در حال حاضر، من می دانم افراد زیادی هستند که باور دارند پیشرو بودن و انجام حرکت اول یک چیز بزرگ است. و زمانی که شما یک کسب و کار تازه را راه اندازی می کنید، این طرز فکر فوق العاده فراگیر است. همه می خواهند که “اولین طاقچه را پیدا کنند جایی که هیچکس قبل از دیگران به آن نرفته باشد”.
مشکل اولین حرکت این است که مزایای ان همواره وجود ندارد.ار مقاله بررسی کسب و کار هاروارد داریم:
وضعیت اولین تکان دهنده می تواند مزایایی را نیز همراه داشته است،اما اینها مطلق نیست.اکثر آنها بستگی به شرایط دارد.
من واقعا به مزایای اولین تکان دهنده ها باور ندارم،و به عنوان یک کارآفرین،رفتن به قلمرویی که بیش از این هیچکس به آن نرفته است از نظر من بسیار خطرناک است.من ترجیح می دم زمان خودم را در تلاش برای انجام یادگیری کاری مشابه بگذرانم، زوایای منحصر به فرد در کسب و کار (چه عمودی و چه مدل کسب و کار )، و سپس چیزی را بسازید که کاربران واقعا می خواهند.به این روند عاقل بودن می گویند ( گوش دادن به سایرین) نه باهوش بودن ( همه چیزها را خودتان متوجه شوید).
SEO یک صنعتی است که به طور مداوم در حال تغییر و تحول است.و بر اساس الگوریتم های کامپیوتری ساخته شده است. به همین دلیل، همه چیز به طور مداوم در حال تغییر است و تمامی بازاریابان دیجیتال نیاز به توسعه یک روال دارند تا از طریق آن بتوانند تصمیم بگیرند که آیا ویژگی های جدید یا فرصت هات از لحاظ زمان، تلاش و تغییرات استراتژی های بلند مدت به صرفه است یا خیر.
منبع : MOZ
با سلام
به استارت آپ چارق هم سر بزنید
http://www.charogh.com