در طول دوره PhD خود در TU Delft، این فرصت را داشتم که بر کار 3 پایان نامه دانشجویان کارشناسی ارشد نظارت داشته و همچنین دستیار آموزش باشم. من برای در اختیار گذاشتن دانش و همه مقالاتم به دانشجویان جوان کم بضاعت راه درازی پیمودم و سعی کردم بین دانشجویان برجسته و فرصت دادن به آن ها برای شکوفا کردن افکارشان تعادل برقرار کنم.
در صورتی که شما در طول دوره PhD خود فرصت نظارت بر پایان نامه دانشجویان کارشناسی ارشد را دارید، شدیداً به شما توصیه می کنم که این کار را انجام دهید. آن ها نه تنها قادرند در برخی پرسش های محیطی تحقیقاتی به شما کمک کنند، بلکه باعث رشد شما به عنوان یک محقق نیز می شوند. وقتی که شما با مدرک PhD فارغ التحصیل می شوید، انتظار دارید که یک محقق مستقل باشید و ممکن است کسانی که قادر به سبقت گرفتن در پروژه های تحقیقاتی هستند، در مراحل اولیه و حرفه ای زندگیشان محققان را استخدام کنند و شما هم این امکان را داشته باشید که استخدام شوید.
در این جا 7 درس اصلی که من از نظارت بر کار دانشجویان در طول دوره PhD خود فرا گرفتم را می آورم:
- چگونه موضوع تحقیق پایان نامه را تعریف کنیم
اولین چالش در شناسایی یک موضوع خوب برای پایان نامه کارشناسی ارشد می باشد. از دانشجویان بخواهید که روی تحقیق مربوط به خودتان کار کنند تا پرسش های بدون پاسخ کمتری در کار خود ببینید. همچنین در صورتی که روش تجربی که در حال استفاده از آن هستید، قادر به به کارگیری در مطالعه انواع مختلفی از نمونه ها باشد هم پرسش های باز کمتری در کارتان باقی می ماند. یا این که می توانید برنامه نویسی ابزاری که شاید نیازمند آن باشید را واگذار کنید.
به یاد داشته باشید که موضوع پایان نامه کارشناسی ارشد خیلی جزئی تر از موضوع پایان نامه PhD می باشد و از لحاظ تئوری هم عمق کمتری دارد، پس اطمینان حاصل کنید موضوعی را پیدا کرده اید که کسی قادر به به اتمام رساندن آن در محدوده زمانی مشخص می باشد (معمولاً یک سال).
موضوعات پایان نامه دانشجویان کارشناسی ارشد من با دو مورد مدل سازی محدود المان آزمایشاتم (چیزی که ما به عنوان بخشی از تحقیق من تعریف نکردیم) سر و کار دارد و در آزمایشگاه هم به من کمک می کند. دیگر دانشجویان برای مطالعه جزئیات بیشتر تعامل بین پانچ و برش، به وسیله تعدادی از تست های کامپیوتری که با آزمایشات من محک زده شده بودند، از مدل های محدود غیر خطی شروع کردند.
- تحقیقات خود را آموزش دهید
دانشجویانی را بپذیرید که در آینده با شما کار خواهند کرد، این نشان دهنده است که شما باید قادر به انتقال چکیده و اصل مطلب تحقیقتان باشید و مهم ترین یافته های خود را به آن ها آموزش دهید، در این صورت آن ها می توانند از پایه روی کار شما کار کنند. توضیح همه جزئیات و روش های تحقیقاتی شما ضروری خواهد بود، اما یافتن مهم ترین بخش های کار شما و برقراری ارتباط با آن ها، مهارتی است که در کنفرانس و برقراری ارتباط با عموم مردم در مورد کارتان، به کار شما می آید.
- برای دیدن تصویر گسترده تر، یک گام به عقب بردارید
مهم ترین بخش تحقیق شما که دانشجو واقعاً باید آن را درک کند، چیست؟ شاید همه مواردی که محاسبه کردید، مورد آزمون قرار دادید و یا مدل سازی کردید به اندازه هم مؤثر یا مهم باشند. یک قدم از کار خود فاصله بگیرید و تصویری که روبروی خود می بینید را صادقانه ارزیابی کنید: مهم ترین رئوس مطالب کارتان که برای برقراری ارتباط با کسی که خواستار کار روی این موضوع است، به آن نیاز دارید چیست؟ این مهارت به برقراری ارتباط با تحقیقتان به شما کمک خواهد کرد.
- شناسایی دوباره پایه و اساس کارتان
منابع کلیدی که یک دانشجو باید بخواند، چیست؟ مفروضات اساسی کار شما چیست؟ وقتی افرادی را که روی همین موضوع کار می کنند می پذیرید، شما باید قادر به بیان بنیان کارتان برای آن ها باشید: کار شما بر چه اساسی قرار گرفته است؟ چه چیزی برای کار شما ضروری است؟ از متوقف شدن در همه اطلاعات جذاب و به توپ بستن دانشجویان با هر مقاله جالب ممکن اجتناب کنید- به نقطه شفاف و خالص شروع کارتان برگردید و این پایه و اساس را با دانشجویان خود به اشتراک بگذارید.
- از ایده های جدید شگفت زده شوید
شادی کار با دانشجویان در لحظاتی نهفته که آن ها شروع به آوردن ایده های خود می کنند. وقتی که آن ها چیزی را پیشنهاد می دهند که شما تا به حال به آن فکر نکرده اید، وقتی که آن ها مدل کاری دارند، وقتی که رویکردشان با شما یکی است، وقتی که آن ها نتایج جالبی در آزمایشگاه به دست می آورند و …، این لحظات اوج کار شما به عنوان یک ناظر است. من لحظات شادی که با همه دانشجویان در زمان نظارتم داشتم را به وضوح به یاد دارم- این قطعاً یک حس خاصی است و چیزی است که در آینده وقتی با دانشجویان بیشتری در مقاطع مختلف کار می کنید، برای شما تکرار خواهد شد. پس به آن ها فرصت و موقعیت دهید تا کارشان به ثمر برسد و منجر به ایده های جدید شود.
- از افکار از پیش تعیین شده صرف نظر کنید
حتی اگر این شما وسوسه شدید تا طرز فکر خود را با جزئیات برای دانشجویان توضیح دهید، آن ها باید گام به گام از عهده سوالات تحقیقشان برآیند، پس صبر داشته باشید. بیش از حد آن ها را راهنمایی نکنید. لقمه را در دهانشان قرار ندهید. فقط برخی اطلاعات پایه را به آن ها بدهید و بعد آن ها را به حال خود رها کنید. این کار باعث می شود که شما فضای بیشتری را به خلاقیت و توانایی های تحقیقاتی آن ها اختصاص دهید و شاید این کار منجر به شگفت زدگی شما با ایده های جدید شود.
- یاد بگیرید که یک راهنمای نجیب باشید
همه مراحل گذشته با هم آن چه که من آن را یک راهنمای نجیب می خوانم را یاد می دهند. نجیب باشید، افکار خود را به دانشجویان تحمیل نکنید و به آن ها این فرصت را بدهید تا گزینه های جدیدی کشف کنند. در همان زمان، شما باید یک راهنما باشید، ابزار کوچک شروع کننده را به آن ها بدهید و زمانی که به مشاوره نیاز دارند (در مورد تحقیق یا زمانی که آن ها ترسیده اند و فکر می کنند که هرگز در زمان تعیین شده فارغ التحصیل نمی شوند) آن جا باشید. این یک فرآیند است و به این معناست که شما قادر به رها کردن برخی بخش های تحقیقاتی شوید که کاملاً از آن شماست و این به معنای باز کردن راه برای استعداد تحقیقاتی جدید است. و خوانندگان عزیز من این خلاصه آن چیزی بود که شما به عنوان یک محقق مستقل باید آن را انجام دهید.