Dropbox, Reddit, Uber و Airbnb جدا از بودن در رده موفق ترین شرکت ها در ایالات متحده، وجوه اشتراکی دیگری هم دارند مثل این که آن ها وقت خود را صرف شتاب دهنده های استارت آپ می کنند.
هیچ رازی در مورد شتاب دهنده هایی که برای شرکت های جوانی که به دنبال راهنمای استراتژیک و یک مسیر رشد سریع تر هستند، به طور فزاینده تبدیل به منبع مشترکی شده اند وجود ندارد. حال در این جا تحقیقاتی وجود دارد که به ما نشان می دهد آن ها چگونه در همه جا به این منبع مشترک تبدیل شده اند. با توجه به پست وبلاگ روز سه شنبه یان هاتاوای، عضو ارشد غیر مقیم موسسه بروکینگز در واشنگتن، به نظر می رسد که ایالات متحده 10 سال کامل در اواسط رونق شتاب دهنده بوده است.
هاتاوای در می یابد که امروزه حدود 172 شتاب دهنده در 35 ایالت وجود دارد و بین سال های 2008 و 2014 هر دو سال یک بار تعداد آن ها هم دو برابر می شود. شتاب دهنده ها در حدود 5000 شرکت، مجموعاً 2 میلیارد دلار سرمایه گذاری کرده اند. شرکت های آن ها در طول و یا بعد از مشارکتشان در برنامه ها، 17میلیون دلار سرمایه ریسک پذیر اضافه، نسبت به مدت مشابه جذب کردند.
در مقابل انکوباتورها که استارت آپ ها را با پشتیبانی طولانی مدت ارائه می دهند، برنامه های شتاب دهنده معمولاً برای مدت زمان بین 3 تا 6 ماه راه اندازی می شوند. دوره آموزشی معمولاً شامل مشاوره، شبکه سازی، ایجاد مشتری و اغلب مقداری سرمایه گذاری سرمایه ریسک پذیر می باشد.
هاتاوای می نویسد: “این برنامه ها اگر به خوبی اجرا شوند، مطمئناً می توانند در کمک به رسیدن به اهداف برخی از بالقوه ترین شرکت های ما مؤثر واقع شوند و به آن سرعت بخشند.”
تحقیقات قطعاً قانع کننده اند. هاتاوای می نویسد: در ماه های بعد از فارغ التحصیلی از دوره های آموزشی برنامه های شتاب دهنده یعنی بین سال های 2005 و 2015، شرکت ها ارزش متوسط 7.1 میلیون دلاری داشتند. ارزش متوسط برای آن دسته از شرکت هایی که در طول دوره اقدام به جمع آوری سرمایه ریسک پذیر کردند، به 90 میلیون دلار افزایش پیدا کرد و سال گذشته ارزش متوسط به 196 میلیون دلار رسید.
اما تفاوت بزرگی بین شتاب دهنده های برتر و آن دسته از شتاب دهنده های کمتر شناخته شده وجود دارد. استارت آپ هایی که در شتاب دهنده های برتر قرار دارند ممکن است نسبت به سایر برنامه های هم رده های خود، سریع تر به مشتری و سرمایه ریسک پذیر برسند. هاتاوای همچنین می نویسد که ممکن است این استارت آپ ها سریع تر از هم رده های خود که فقط بودجه سرمایه گذار فرشته را دریافت کرده اند، به این مراحل برسند.
در این جا سه عاملی که هاتاوای برای یک شتاب دهنده موفق پیشنهاد می دهد را بیان می کنیم:
- معلمان مهم هستند
یک شتاب دهنده خوب باید شما را به مربیان وصل کند و به شما اجازه دهد تا در طول دوره برنامه با آن ها در ارتباط باشید.
- مشکلات به لحظات یادگیری تبدیل می شوند
برنامه ها باید به وضوح درگیری های احتمالی که می تواند بین مربیان، بنیان گذاران شرکت و بین خود شرکت ها روی دهد را بیان کنند. این درگیری ها خود باید تبدیل به فرصت های یادگیری و رشد شوند.
- شبکه سازی و غیره
تحقیقات هاتاوای نشان می دهد که شتاب دهنده باید فرهنگ و شبکه ای ایجاد کند که در تمام دوره فعالیت شرکت ها باقی بمانند. در مقابل، یک شتاب دهنده کمتر موفق فاقد چشم انداز خاص است و فقط از آن چه سایر شتاب دهنده ها انجام می دهند، تقلید می کند و یا موفق به ایجاد توقعاتی که باید از آن داشت نمی شود.
این یافته ها مهم هستند، به خصوص به دلیل این که ایالات متحده درگیر یک محاوره دائمی در این زمینه است که کارآفرین چگونه مسیر درستی را در جهت اقتصاد در حال رشد و ایجاد مشاغل، ایجاد کند.
هاتاوای می نویسد “[شتاب دهندگان] برای جذب سرمایه گذاران بیشتر و تمرکز انرژی روی جوامع نوپای استارت آپ که در سراسر ایالات متحده گسترده شده اند، وجود دارند که بدون شک برای تقویت کارآفرینی با تأثیرگذاری بالا حیاتی هستند و در آینده به سختی همراه با رشد خواهد بود.