سان فرانسیسکو در تمامی مفاهیم و اهداف، داستان موفقیت یک تجارت مدرن به روز می باشد. میلیاردها سرمایه از طریق شرکت های بزرگی که در این شهر و منطقه بزرگ تر خلیج راه اندازی شده اند، در این شهر جریان دارند و با خود موفقیت بسیار بزرگ و رونق به ارمغان می آورند.
اما در همین راستا در رابطه با ضوابط سرپرستی فقیرترین مردمی که شهر آن ها را شناسایی می کند هم تنش های زیادی به همراه داشته است.
این تنش در این هفته به نقطه جوش خود رسید: Amid گزارش می دهد که پلیس سان فرانسیسکو به خاطر تماشاچیان سوپر بول 50 (مسابقه بیش از یک ساعته در ورزشگاه لوی در سانتا کلارا در جنوب شهر)، بی خانمان های شهر را دور از دید نگه می داشته و آن ها را تهدید به تفکیک کمپ های اقامتی داخل شهر می کرده است، در همین راستا هم توییتر در یک اقدام انفجاری، مدعی ساخت یک اپ موبایل برای گزارش فعالیت های بی خانمانی به پلیس شده است.
با کوچک ترین شک و تردیدی ممکن است به این اپ که اسنپ کمپ نام دارد برچسب غیر واقعی بودن بخورد. با این وجود، با انجام تبلغیات گسترده برای اپ های آندروید و ios که می توانند با کمک به اجرای قانون و هشدار تعداد اردوگاه های شهر، در مردمی که زنده هستند و مشغول کارند احساس امنیت ایجاد کنند، می توان از وجود چنین اپ هایی آگاه شد.
در حقیقت، در مورد این که چه کسی یا کسانی پشت اپلیکیشن اسنپ کمپ قرار گرفته اند و یا آیا راهی برای تماس با آن ها از طریق حساب کاربری توییتر هست، اطلاعات کمی وجود دارد.
اما این مسئله باعث توقف افرادی که حرف هایی در رابطه با توخالی بودن این استارت آپ در توییتر شنیده اند، نمی شود. در حقیقت، پاسخی که شرکت فقط با این توییت در برابر تمام حواشی ایجاد شده داد، خیلی قوی بود.
ما با وجود این که یک سری امواج منفی در رابطه با اپلیکیشنمان می گرفتیم، اما فقط سعی کردیم تا امنیت محله مان را حفظ کنیم. آیا شما این کار را نمی کردید؟
— GetSnapCamp (@GetSnapCamp) February 3, 2016
آن ها قطعاً این نکته را هم مد نظر داشتند که ممکن است ماهیت این پیام زنگ ها را در سرخط اینترنت به صدا در نیاورد، اما می دانستند که 24 ساعت بعد با کلیک روی لینک دانلود، این اپ برای کمپین تأمین بودجه از طریق کمک های مردمی که خواستار کمک به مردمی که مورد آزار و تحقیر قرار می گیرند، می باشند ارسال می شود.
بازتاب این پیام در ایمیلی بود که به دست Mission Local، تنها مکانی که در پیگیری و برقراری ارتباط با سازندگان اسنپ چت موفق بود، رسید:
یک سوال مهم و اصلی در تکنولوژی وجود دارد که فکر می کنم اغلب اوقات مورد بررسی قرار نگرفته است: ما در حل مشکلات وسواس به خرج می دهیم. اما ما کدام مشکلات را حل می کنیم؟ و چه مشکلات جدیدی ایجاد شده اند؟
هدف این سرمقاله بررسی نقش صنعت تکنولوژی در کمک به بهتر شدن جامعه مدنی که در آن حضور دارد نیست. تعیین این که آیا اگر صنعت دیگری به جز تکنولوژی، موتور اقتصاد شهر را تقویت می کرد باز هم مشکل بی خانمانی سان فرانسیسکو که خیلی قبل تر از دو پیشرفت اخیر تکنولوژی وجود داشته، مثل نتیجه ارزش های مترقی اش مسائل مشابهی می داشت، دشوار است.
در عوض، روشن است که جامعه تکنولوژی سان فرانسیسکو به تعامل بحث برانگیز و پر بار در رابطه با فقیرترین شهروندان شهر، ادامه می دهد.
برجسته ترین احساسی که در این عرصه باقی می ماند، غرور و تکبر است. از نشانه های آن هم مجموعه ای از پست های تمسخر آمیز فیس بوک Greg Gopman (کارآفرین)، در سال 2013 در مورد بی خانمان ها می باشد که در آن بی خانمان ها را به کفتارهایی تشبیه کرده که آب دهان به بیرون پرتاب می کنند، ادرار می کنند، مواد مخدر می فروشند و آشوب به پا می کنند و می گوید آن ها به گونه ای رفتار می کنند که انگار مالک مرکز شهر می باشند.
بعد از این، اظهارات Gopman در شهر روی حرفه اش سایه افکند، حتی بعد از آن یک سالی را به مطالعه رفتار بی خانمان ها پرداخت و تک کرانچ نیز به تشریح نتیجه مطالعاتش پرداخت.
در سال 2013 مقاله مشابهی توسط Peter Shih با عنوان 10 چیزی که باعث می شود از تو متنفر باشم در بلاگ Medium نوشته شد: نسخه سان فرنسیسکو که بعد هم حذف شد. Shih، بعد از آن شخصیت اینترنتی خودداری داشت، اما با وجود این (و بسیاری اظهارات متکبرانه دیگر که به طور معمول در مورد بی خانمان ها، به خصوص در توییتر، رخ می دهد) با حذف شواهدش، نیت و حس او باعث می شود یک انگ طولانی از این تمسخر تکنولوژی نسبت به بی خانمان ها به جا بماند.
این مسئله برای کارآفرینان، سرمایه های ریسک پذیر و استارت آپ ها خطی را ترسیم می کند که به آن ها نشان می دهد چطور با شهر در تعامل باشند. من شاهد بودم که برخی افراد در شبکه های اجتماعی به استارت آپ Casper’s nap tour که برای چرت زدن در شهر به سان فرانسیسکویی ها وعده یک کامیون پر از تخت را می دهد، توهین کردند- البته آن ها برای دور کردن بی خانمان هایی که در تلاش برای یافتن مکانی امن برای خوابیدن هستند، این کار را کردند.
من بر این باور هستم که گروه بی نام و نشانی پشت اسنپ چت قرار گرفته اند که بر این فرض که صنعت تکنولوژی سان فرنسیسکو خواستار تمسخر آشکار تعاملات عاری از احساساتی که روی بی خانمانی تمرکز کرده اند، می باشد عمل می کنند، اما این برای متوقف ساختن این جریان کافی نیست. همچنین معتقدم که اجرای این فرضیه در بهترین حالت هم یک فعالیت خام است، اما این شالوده ای از حقیقت است که در حصار دروغ قرار گرفته است.
اما به طور خاص، وقتی که این مسئله با درک کمبود مسکن در سان فرانسیسکو همراه می شود، باعث می شود که رشته آن محکم باقی بماند. انسان دوستی و کارآفرینی اجتماعی برای چندین شرکتی که میلیون ها و یا شاید میلیاردها دلار درآمد دارند، در حال از بین رفتن می باشد. این یک مسئله ساده و یا یک اختلال نیست که بتواند این تناقض را کاهش دهد، اما من باور دارم که در خارج از این جا یک ذهن قوی وجود دارد که می تواند منجر به این اتفاق شود.
شاید بتوان امیدوار بود که با تمرکز جمعی و مشارکت اجتماعی از سوی مردمی با تمامی پس زمینه ها، شاهد تغییر واقعی باشیم.